خبر: برگزاری تجمعات اعتراضی در کشور ـ منشور آزادی، رفاه، برابری
امروز یکشنبه ۱۹ اسفند ۱۴۰۳ تجمعات اعتراضی بسیاری در برخی از نقاط کشور برگزار شد.
بازنشستگان تامین اجتماعی در شهرهای اهواز، کرمانشاه، شوش، شوشتر، و تهران و همچنین بازنشستگان فولاد و معدن در اصفهان و مازندران با راهپیمایی و تجمع در خیابان های این مناطق اعتراض خود را به فقر و فلاکت معیشتی و وضعیت اقتصادی کشور بیان کردند.
همچنین پرستاران و کادر درمان در شهر یزد با تجمع مقابل دانشگاه علوم پزشکی این شهر اعتراض خود را به وضعیت وخیم شغلی و شرایط اسفناک معیشتی خود اعلام کردند.
در گیلان نیز پرسنل اورژانس این استان در اعتراض به عدم تحقق خواسته ها و مطالبات خود تجمعی را برگزار کردند.
در همین حال کارمندان دانشگاه تهران نیز تجمعی را در اعتراض به شرایط شغلی و معیشتی خود برگزار کردند و خواستار رسیدگی فوری مسئولان به وضعیت خود شدند.
کارگران ارکان ثالث شرکت نفت نیز تجمعی اعتراضی را برگزار کردند و دست از کار کشیدند.
چنین به نظر می رسد که حکومت می کوشد مخالفت خود با مذاکره با آمریکا را به بهانه ای برای ناتوانی اش در حل مشکلات زندگی مردم تبدیل کند. این ترفند را، که هیچ معنایی جز تداوم و تشدید اوضاع هولناک و فلاکت بار کنونی ندارد، باید خنثی و بی اثر ساخت، به این صورت که باید اعلام کرد درگیری کنونی جمهوری اسلامی با آمریکا مسئله خود حکومت است و ربطی به مردم ندارد. این مسئله را خود جمهوری اسلامی ایجاد کرده و خودش هم باید تاوان آن را پس دهد. چرا مردمی که هیچ نقشی در ایجاد این مسئله نداشته اند باید تاوان آن را پس دهند؟ آنچه که به ما مردم مربوط می شود و مسئله ماست نه جنگ دو حکومت ارتجاعی با یکدیگر بلکه فقر و فلاکتی است که جمهوری اسلامی در طول ۴۶ سال حکومت اش بر ما تحمیل کرده است. حکومت یا می تواند این مسئله را حل کند که باید هر چه زودتر دست به کار شود و آن را با بهانه هایی چون نزاع شخصی خود با آمریکا یا حکومت های دیگر مدام به عقب نیندازد. یا قادر به حل مشکلات مردم نیست که عاقلانه ترین، هوشمندانه ترین، و شرافتمندانه ترین کار کنار رفتن از حکمرانی و سپردن سکان مملکت به اداره شورایی اکثریت مردم یعنی مزدبگیران جامعه است. آن دو راهی اصلی و واقعی که جمهوری اسلامی باید در مورد آن تصمیم بگیرد همین دوراهی است؛ باقی همه فقط ترفندهایی است برای خریدن زمان بیشتر و بدین سان تداوم حاکمیت سرمایه داری استبدادی و اوضاع فاجعه بار کنونی جامعه: ثروت و قدرت بیکران یک اقلیت مفت خور و انگل صفت و سرکوبگر در یک سو، و فقر و فلاکت و بی قدرتی محض اکثریت مردم کارگر و زحمتکش در سوی دیگر. همین شکاف طبقاتی عظیم است که کمر مردم را در زیر بار سنگین خود شکسته است. بهبود زندگی مردم فقط و فقط در گرو برخورد با این شکاف طبقاتی است و نه جنگ با آمریکا. آمریکا را رها کن، فکری به حال ما کن!