مکانیسم ماشه و تاثیر آن بر مردم ایران، گفتگوی رضا کمانگر با عباس منصوران و علی جوادی

گفت و گوی تلویزیونی با کانال به پیش-حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست

مکانیسم ماشه و تاثیر آن بر مردم ایران، گفتگو رضا کمانگر با عباس منصوران و علی جوادی

https://t.me/jameevakargaran/451

در این گفت و گوی تلویزیونی از جمله به هزینه‌های فلاکتبار ۲۴ ساله‌ی تلاش‌های حکومت اسلامی برای دستیابی به سلاح‌ هسته‌ای‌ و به برآوردهای سازمان  جهانی بهداشتدر زمینه بهداشت و درمان،‌ آموزش و پرورش وووو پرداخته می‌شود. و برای نخستین بار ارقامی را به دست می‌دهد که تا کنون به آن پرداخته نشده است. بنا به برآوردهای معتبر، ساخت و نگهداری مجتمع‌های زیرزمینی نطنز، فردو، اراک، اصفهان و دیگر پایگاه‌های هسته‌ای، دست‌کم میان ۳۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار هزینه برداشته است. این پروژه‌ها با پشتیبانی و همکاری مستقیم روسیه، چین، کره شمالی و حتی برخی شرکت‌های غربی به پیش رانده شده‌اند. پافشاری بر تداوم این برنامه نه تنها تحریم‌هایی بی‌سابقه بر مردم ایران تحمیل کرده، بلکه سودهایی نجومی را نصیب باندهای قدرت و شبکه‌های مافیایی درون حکومت اسلامی ساخته است.

برآوردها نشان می‌دهد تنها خسارت مستقیم ناشی از تحریم‌ها در پانزده سال گذشته از ۱.۲ تریلیون دلار فراتر رفته است. پیامدهای این فاجعه بر زندگی روزمره مردم آشکار است: سقوط ارزش ریال از حدود ۹۰۰۰ ریال در برابر یک دلار در سال ۲۰۰۵، به بیش از یک میلیون ریال در بازار آزاد در سال ۲۰۲۵؛ شاهدی عریان بر فروپاشی واقعی پول ملی، تورمی افسارگسیخته، و انفجاری بی‌سابقه در هزینه‌های زندگی. برای حکومت‌شوندگان جز فقر و فلاکت به بار نیاورده و برای طبقه‌ی حاکم جز غارت و انباشت بیشتر سرمایه و رانت.

ریشه‌ی این بحران را باید در هزینه‌های کمرشکن پروژه هسته‌ای و سیاست‌های ماجراجویانه‌ی رژیم جست. هزینه‌هایی که بنا به برآوردها، تا سال ۲۰۲۵ دست‌کم ۲ تریلیون دلار و در برخی محاسبات حتی تا ۵ تریلیون دلار، همچون باری مرگبار بر اقتصاد و جامعه ایران تحمیل شده است.

  • در حوزه بهداشت:

    • بر اساس برآوردهای سازمان جهانی بهداشت (WHO)، ساخت یک بیمارستان ۲۰۰ تختخوابی در خاورمیانه به‌طور متوسط بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون دلار هزینه دارد. با تنها ۱ تریلیون دلار (کمترین برآورد خسارت مستقیم تحریم‌ها)، می‌شد ۱۰ تا ۲۰ هزار بیمارستان مدرن در سراسر ایران ساخت؛ چیزی که می‌توانست شبکه‌ای هم‌سنگ پیشرفته‌ترین کشورهای جهان ایجاد کند.

    • هزینه سالانه واکسیناسیون کامل یک کودک کمتر از ۵۰ دلار است. با ۲ تریلیون دلار، می‌شد بیش از ۴۰ میلیارد کودک را واکسینه کرد؛ یعنی چندین نسل از جمعیت ایران و کشورهای همسایه.

  • در حوزه آموزش:

    • هزینه ساخت یک مدرسه ابتدایی استاندارد برای ۵۰۰ دانش‌آموز حدود ۲ تا ۵ میلیون دلار است. با ۱ تریلیون دلار، می‌شد ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار مدرسه ساخت؛ به اندازه‌ای که نه تنها نیاز کل ایران، بلکه چندین کشور منطقه را هم پوشش دهد.

    • بنا به داده‌های یونسکو، هزینه متوسط تحصیل یک دانش‌آموز در سال‌های دبستان و دبیرستان در کشورهای در حال توسعه بین ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ دلار در سال است. با ۲ تریلیون دلار، می‌شد تحصیل رایگان و کامل ۲ تا ۳ میلیارد کودک و نوجوان را تضمین کرد.

  • مقایسه کلان:

    اگر حتی نیمی از این منابع صرف بهداشت و آموزش در ایران می‌شد، ایران می‌توانست طی دو دهه به یکی از پیشرفته‌ترین کشورهای جهان از نظر شاخص توسعه انسانی (HDI) بدل شود.

این مقایسه نشان می‌دهد که پروژه هسته‌ای نه تنها سرمایه‌ای عظیم را بلعیده، بلکه فرصتی تاریخی برای ارتقای زندگی مردم را نابود کرده است.

مانورهای نظامی و پروژه‌های هسته‌ای ـ موشکی جمهوری اسلامی

از ابتدای دهه ۱۳۸۰، حکومت اسلامی برنامه هسته‌ای و موشکی را به‌عنوان دو ستون اصلی سیاست «بازدارندگی» معرفی کرد. اما در عمل، این پروژه‌ها نه برای امنیت مردم، بلکه برای مانورهای نظامی نمایشی و تثبیت بقای رژیم به کار گرفته شدند.

  • مانورهای پی‌درپی در خلیج فارس و دریای عمان با شلیک موشک‌های بالستیک شهاب، قدر، سجیل و خرمشهر، همواره با پوشش رسانه‌ای گسترده همراه بوده‌اند؛ در حالی‌که هزینه هر موشک میان ۱۰ تا ۲۰ میلیون دلار تخمین زده می‌شود.

  • این نمایش‌ها همزمان با مذاکرات هسته‌ای یا فشارهای بین‌المللی شدت گرفته‌اند، تا رژیم بتواند از تهدید موشکی به‌عنوان ابزار چانه‌زنی دیپلماتیک و خرید زمان استفاده کند.

  • درگیری‌های منطقه‌ای، از یمن و عراق تا سوریه و لبنان، بستر دیگری برای آزمایش میدانی این موشک‌ها و پهپادها بوده است. منابع غربی و منطقه‌ای بارها تأیید کرده‌اند که سپاه پاسداران، فناوری موشکی و پهپادی را در اختیار گروه‌های نیابتی چون حوثی‌ها، حزب‌الله لبنان و حشد الشعبی عراق قرار داده است.

هزینه‌های کمرشکن و پیامدهای اجتماعی

تأمین مالی این مانورها و جنگ‌های نیابتی، میلیاردها دلار از منابع عمومی را بلعیده است. بنا به برخی برآوردها، هزینه حمایت مالی و تسلیحاتی از گروه‌های نیابتی در منطقه از سال ۲۰۰۳ تاکنون بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار بوده است؛ رقمی که می‌توانست تمام زیرساخت‌های فرسوده آموزشی و درمانی ایران را نوسازی کند.

پیوند با پروژه هسته‌ای

پروژه هسته‌ای و موشکی در واقع دو روی یک سکه‌اند:

  • بمب بالقوه هسته‌ای بدون حامل‌های موشکی معنا ندارد؛ از این‌رو سرمایه‌گذاری موازی در هر دو عرصه صورت گرفت.

  • هر بار که پرونده هسته‌ای به بحران کشیده شده، همزمان آزمایش‌های موشکی و مانورهای دریایی به‌مثابه اهرم فشار افزایش یافته است.

  • نتیجه آن، تشدید تحریم‌ها، انزوای بین‌المللی، و انتقال مستقیم هزینه‌های سیاسی و اقتصادی بر دوش مردم بوده است.

  • به لایحه الحاقی» بازگردیم،  (Additional Protocol) در چارچوب مقررات پادمان هسته‌ای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) سندی که فراتر از معاهده NPT (ان‌پی‌تی) به کشورها الزام می‌دهد بازرسی‌های گسترده‌تر، شفاف‌تر و سرزده‌تری از فعالیت‌های هسته‌ای‌شان را بپذیرند.

  با ان پی تی متفات است و در واقع تکمیل‌کننده‌ی توافق پادمان‌های جامع ان‌پی‌تی است. کشورهایی که آن را می‌پذیرند، موظف‌اند:

  • اجازه بازرسی‌های گسترده و حتی سرزده از تمامی تأسیسات هسته‌ای و مرتبط را بدهند.

  • اطلاعات دقیق‌تری درباره واردات و صادرات تجهیزات حساس، مواد هسته‌ای، و حتی برخی فعالیت‌های تحقیق و توسعه ارائه کنند.

  • امکان نصب دوربین‌ها و ابزار نظارتی گسترده‌تر را در سایت‌های هسته‌ای فراهم کنند.

جمهوری اسلامی در سال ۱۳۸۲ به‌طور داوطلبانه و موقت لایحه الحاقی را امضا و اجرا کرد، اما پس از افشاگری‌های تازه درباره سایت‌های مخفی (از جمله نطنز و اراک)، و فشارهای آژانس، در سال ۱۳۸۴ اجرای آن را متوقف کرد. از آن پس، لایحه الحاقی به یکی از محورهای اصلی کشاکش ایران با جامعه بین‌المللی بدل شد.

ابزار چانه‌زنی رژیم

  • رژیم اسلامی لایحه الحاقی را همچون یک «ابزار تهدید معکوس» در دست گرفته است: هر زمان فشارها اوج می‌گیرد، وعده اجرای آن را به‌عنوان امتیاز می‌دهد، و هر زمان که به توافق یا زمان بیشتری نیاز دارد، اجرای آن را معلق می‌سازد.

  • در توافق برجام (۲۰۱۵)، ایران پذیرفت لایحه الحاقی را به‌طور موقت اجرا کند، اما مجلس رژیم هرگز آن را تصویب نکرد. همین تعلیق، به یکی از گره‌های اصلی اعتماد بین‌المللی بدل شد.

پیامدها برای مردم ایران

  • تعلیق و بازی با لایحه الحاقی بهانه‌ای شد برای تشدید تحریم‌های شورای امنیت و ایالات متحده.

  • هر بار که رژیم از پذیرش این نظارت‌ها سرباز زده، تحریم‌ها شدت یافته و هزینه‌های اقتصادی و اجتماعی مستقیم آن بر دوش مردم سنگینی کرده است.

  • به بیان دیگر، آنچه می‌توانست صرف آموزش، بهداشت و رفاه عمومی شود، در گرو باج‌گیری هسته‌ای–موشکی رژیم قرار گرفت.

ه زبان ساده‌تر:

  • پادمان یعنی آژانس می‌آید و بررسی می‌کند که کشوری مثل ایران، موادی مثل اورانیوم یا پلوتونیوم را فقط برای نیروگاه، دارو و پژوهش به‌کار می‌برد و نه برای ساخت سلاح هسته‌ای.

  • این کار با ابزارهایی مثل بازرسی‌های میدانی، دوربین‌های نظارتی، ثبت و گزارش موجودی مواد هسته‌ای، و نمونه‌برداری محیطی انجام می‌شود.

  • هر کشوری که به ان‌پی‌تی ملحق شده، باید یک توافق‌نامه پادمان جامع با آژانس امضا کند.

بنابراین «پادمان» یک نوع قرارداد کنترلی و نظارتی است، نه یک پروژه یا فناوری.
و «لایحه الحاقی» همان چیزی است که پادمان را سخت‌تر و گسترده‌تر می‌کند (یعنی اجازه بازرسی‌های سرزده و گسترده‌تر از فعالیت‌های مشکوک).

….

About admin

Check Also

حذف بیمه ی تکمیلی آسیب زا نیست، خود بیمه ی تکمیلی یا تحمیلی آسیب زا است! ـ امیر جواهری لنگرودی

Maghale_Karghari_Azar1404_Amir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *