علیه تشدید تبلیغات جنگی حکومتهای آپارتاید ـ سیاوش دانشور

بدنبال حمله روز سیزده فروردین ارتش اسرائیل به ساختمان کنسولی سفارت رژیم اسلامی در دمشق، تهدیدات جنگی و پروپاگاند از هر سو افزایش یافته است. سران رژیم اسلامی در تهدید و “انتقام سخت می گیریم” گوی سبقت از هم می ربایند و ارتش اسرائیل تهدید میکند “پاسخ از خاک ایران با حمله به خاک ایران جواب خواهد گرفت”. این تشدید تبلیغات جنگی مثل موارد دیگر، سوال امکان گسترش جنگ را به موضوع روز بدل کرده است. حمله دولت اسرائیل به اماکن و پایگاه های رژیم اسلامی در سوریه و شهرهای ایران و تهران جدید نیست، این مورد آخر در قالب محل دیپلماتیک و “خاک آن کشور” و موج محکومیت دولتها و جریانات سیاسی طرفدار رژیم، این امکان را به جمهوری اسلامی داد که بتواند از این واقعه به نفع سرنوشت جنگ در غزه بهره برداری کند. در عین حال این موردی است که مانند صدها مورد دیگر نمیتوان خورد و سکوت کرد بلکه جوابی “آبرومندانه” میخواهد. مانند موارد ماههای اخیر که عمدتاً هماهنگ شده بودند و طرفین بر “درک متقابل” تاکید داشتند.

رژیم اسلامی در تبلیغات شعار میدهد و در سیاست واقعی از جنگ رودررو با دولت اسرائیل اجتناب میکند. تردیدی نیست که در این مورد مشخص که درجه ای حمایت جهانی با اتکا به “قوانین بین المللی” را با خود دارد، جمهوری اسلامی نمیتواند ساکت بماند، مجبور است اقدامی بکند. سکوت رژیم، ریزش صفوف خودش را تشدید میکند و در منطقه میان نیروهای موئتلفش بی‌‌اعتبار میشود. پس اقدامی باید صورت گیرد. اینکه این اقدام چه سطحی دارد، از کدام محل خواهد بود، در روزهای آتی رخ میدهد یا دیپلماسی جاری آنرا به فرصت مناسب دیگری موکول کرده است، جای بحث دارد.

بسیار روشن است که جمهوری اسلامی از داخل خاک ایران به اسرائیل یا هیچ سفارتخانه یا مراکز اسرائیل حمله نخواهد کرد. چنین اقدامی با حمله متقابل ارتش اسرائیل و بسرعت آمریکا روبرو خواهد شد. حتماً نتانیاهو و رگه‌هایی در دولت اسرائیل و همینطور در حکومت ایران، گسترش جنگ را به نفع خود میدانند اما سیاست هیچکدام از این دولتها به شمول آمریکا و دیگران گسترش جنگ در لحظه حاضر نیست. شش ماه یا یکسال دیگر را باید بطور کنکرت دید و صحبت کرد. تمایلات جنگ طلبانه شاخه‌هائی از بورژوازی این کشورها هنوز بر ضروری شدن جنگ، امکان وقوع آن و مطلوبیت جنگ دلالت نمیکنند. آنچه اسرائیل با آن روبرو خواهد شد مجموعه عملیاتهائی توسط موئتلفین جمهوری اسلامی و باصطلاح “محور مقاومت” است. همین هم مشروط است. آخرین پیام عبدالهیان به آمریکا، اعمال فشار به نتانیاهو برای آتش بس و عقب نشینی از غزه در قبال صرفنظر کردن جمهوری اسلامی از “تلافی” است.

تبلیغات سران ارتش اسرائیل را هم نباید خیلی جدی گرفت. آنها هم در شش ماه گذشته از ورود جنگ گسترده با حزب الله و نیروهای نیابتی دیگر اجتناب کردند و هر اقدام را با “سطح متناسب” (اسم رمز بین تروریست های متفرقه) جواب دادند. آمریکا هم همین سیاست را دنبال کرده است، یک هدف اساسی حضور ناوگان آمریکا ممانعت از گسترش جنگ از غزه به منطقه بود. اینبار نیز همین اتفاق می افتد. آماده باش کامل ارتش اسرائیل، بسیج نیروهای ذخیره، تخلیه سفارتخانه‌ها و مراکز مورد تهدید، دقیقا بدلیل همین سیستم پراکنده جنگ نیابتی است. با این حال باید برای این جنبه جا گذاشت که وقایعی حتی خارج از اراده بازیگران، شرایط را متحول و مخاطرات را جدی تر میکند.

آنچه که به اردوی انقلابی، طبقه کارگر و کمونیسم مربوط است، نفس این تشدید تبلیغات جنگی، که هر دو طرف به آن نیاز دارند و هر دو طرف از آن به نفع اهداف ارتجاعی خود بهره برداری میکنند، تماماً به ضرر روند انقلابی و مبارزات توده ای و کارگری است. این فضا به دولتهای ارتجاعی فرصت میدهد که اذهان را از مشکلات داخلی دور کنند، با تبلیغات نژادپرستانه و ناسیونالیستی جامعه را مسموم کند، بر شکافهای کاذب و تصنعی بدمند، فرصتی برای تسویه حسابهای درونی بیابند و سرکوب سیاسی را در جامعه تشدید کنند. این تبلیغات و فضا به ضرر مبارزه سیاسی و انقلابی جاری است و تنها به صفوف ارتجاع نیرو میدهد.

سیاستهایی که دوآتشه تر از نتانیاهو برای حمله نظامی به ایران التماس میکنند (امثال سلطنت طلبان) و سیاستهائی که در سیمای خامنه ای ببرکاغذی ضد امپریالیسم کشف کردند (محور مقاومتی‌ها و ناسیونالیسم چپ)، هر دو جارچی‌موئتلف دو سوی جدال ارتجاعی و مذهبی اند. سیاست طبقه کارگر و کمونیسم کارگری، محکومیت تبلیغات و تشدید فضای جنگی، اهداف ارتجاعی دولتهای آپارتاید مذهبی، تقابل با ناسیونالیست‌های متفرقه موئتلف دو سمت جدال، تمرکز روی تشدید مبارزه انقلابی برای سرنگونی جمهوری اسلامی است.

ما خواهان جنگ یا صلح دو دولت ارتجاعی مذهبی، دو حکومت تروریست و مبتنی بر آپارتاید نیستیم. ما خواهان سرنگونی دولتهای مستبد و جنایتکار و اسلامی، دست بالا گرفتن نیروهای سکولار و سوسیالیست و تلاش برای تحکیم اتحاد کارگران در کشورهای منطقه هستیم. ما بر هشیاری سیاسی و طرد و افشای ماهیت و اهداف تبلیغات و تشدید فضای جنگی و فوکوس بر مبارزات واقعی تاکید داریم.

سیاوش دانشور

٢٣ فروردین ١۴٠٣

About admin

Check Also

سوریه، جنگ، تجزیه، سرنوشت توده های کارگر ـ کارگران ضد سرمایه داری فعال جنبش لغو کارمزدی

رژیم اسد ساقط شد و سؤال اساسی آن است که حاصل چیست؟ چه اتفاق افتاده …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *