درباره تشکل کذایی کنفدراسیون کار ایران ـ خارج کشور ـ جمعی از فعالین کمونیست داخل و خارج از کشور
بعد از شکست انقلاب ۵۷ و به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی، جنبش کارگری-کمونیستی به قطبی برای تحولات آینده ایران تبدیل شد و با مبارزه با نظم سرمایه داری موجود و رژیم سرمایهداری به جنبشی تحول بخش ارتقاء یافت. استمرار مبارزات کارگری- کمونیستی منجر به شکل گیری دو قطب بورژوایی و کارگری شد. طی سالها حکومت جمهوری اسلامی مبارزات طبقه کارگر در صنایع مختلف گستردهتر و عمیقتر شد. چنین شرایطی، اپوزیسیون بورژوایی جمهوری اسلامی را بر آن داشت تا بخشی از نیروی خود را روی مبارزات کارگری و جنبش طبقه کارگر متمرکز کند. این اپوزیسیون بورژوایی با طرح خواست و مطالبات طبقه کارگر دنبال یارگیری از جنبش کارگری و تبدیل طبقه کارگر به زائده خود بوده و تلاش کرده تا اقداماتی را در دستور کار خود قرار دهد. اما به چه هدفی؟ به هدف تقابل با گرایش رادیکال و کمونیستی در جنبش کارگری.
این موضوع برای اپوزیسیون بورژوایی حیاتی است. طیفهای مختلف اپوزیسیون بورژوایی بنا به جامعه شناسی سیاسی ایران میخواهند زیر پای کارگران کمونیست را خالی کنند تا به اهداف متعین خود دست یابند. طرح خواست و مطالبات صنفی طبقه کارگر توسط اپوزیسیون راست، دقیقا در موازات با استراتژی اپوزیسیون بورژوایی و اساسا ممانعت از شکل گیری مبارزات ضد سرمایه داری و وقوع انقلابی رادیکال به رهبری طبقه کارگر است.
ساختن تشکلهایی خارج از محل کار و زندگی طبقه کارگر و آن هم به نام طبقه کارگر و بدون دخالت توده کارگران و نمایندگان آنان، و استفاده از چهرههای حقوق بشری مقبول غرب و چهرههای کارگری که متعلق به گرایش رفرمیستی جنبش کارگری هستند، از راهکارها و گزینههای انتخابی این اپوزیسیون است. ساختن کنفدراسیون کار ایران در خارج از کشور هیچ چیز نمیتواند باشد غیر از یک پروژه تعیین شده برای تحمیل تشکلها و رهبران انتخابی خودشان به جنبش کارگری ایران که اساسا در خدمت منافع بورژوازی جهانی و اپوزیسیون بورژوایی رژیم، و در راستای پیش برد برنامههای اتاق های فکر کشورهای امپریالیستی غرب می باشد که از طرف آنها طراحی، برنامهریزی و هدایت شده است. مثال تاریخی که اکثر کمونیستهای جهان از آن آگاه هستند، برجسته کردن کسانی مانند لخ والسا در لهستان است که سرمایهداری جهانی برای آن انرژی، پول و امکانات صرف کرد و او را در دوران جنگ سرد به کار گمارد تا به تقابل با گرایش رادیکال کمونیستی در لهستان بپردازند.
پرواضح است که دستاندرکاران و عاملین چنین پروژههایی، چپ های رفرمیست و پایههای کارگری اپوزیسیون و پوزیسیون بورژوایی از جمله اصلاحطلبان حکومتی هستند تا خود را نمایندگان این طبقه جابزنند و بدین نحو کل مبارزه طبقه کارگر ایران را مصادره کرده و مبارزات رادیکال این طبقه را به بیراهه ببرند.
عوامل پروژه کنفدراسیون کار در خارج کشور(آلمان)، با تکیه بر نهادهای بورژوازی و از طریق حمایت اتحادیه کارگری DGB که متعلق به سوسیال دموکراسی آلمان است در پی پیش روی پروژه خود هستند. در چنین شرایطی بالتبع رسانههای جریان اصلی مانند ایران اینترنشنال هم، همراستا با اهداف بورژوازی جهانی به حمایت و تبلیغ برای این پروژه میپردازند.
از نظر ما علاوه بر واکنش تمام فعالین رادیکال جنبش کارگری داخل و خارج به این موضوع، همچنین احزاب و جریان هایی که هنوز خود را مدافع جنبش کارگری می دانند، باید به افشای ماهیت این کنفدراسیون و اهداف نهایی آن بپردازند، و ضمن عمل به وظیفه اصلی مبارزاتی خود، عوامل بیشرم مدافع این پروژه را محکوم کنند.
جمعی از فعالین کمونیست داخل و خارج از کشور
۱۹ اسفند ۱۴۰۲
۹ مارس ۲۰۲۴