چشم ها بی مصرف خواهند بود، مادامیکه ذهن کور باشد! (شرح یک تصفیه ایدئولوژیک) ـ فرزاد مرادی نیا

سرکوب عریان وانتشار خشونت ووحشت  درجامعه،تنهاابزار حکومت فاقدمشروعیت برای درقدرت ماندن است و ج.ا نیز ازین جمله است.حکومت جنایتکار ج.ا  ازبدو روی کارآمدنش در قبال نیازهای جامعه ومطالبات مردم، دست به کشتارمعترضان درخیابان،نابیناکردنشان،دستگیر و تجاوز وشکنجه درزندان وبعدهم اعدام آنها زده است .در تقابل با قیام ژینا (زن زندگی آزادی) نیز برهمین منوال ،اقدام کرد..دراین سرکوب سبوعانه، سرنوشت مجروحان وآسیب دیدگان بهتر از بقیه نبود،حکومت با میلیتاریزه کردن شهرها ومحله ها وجستجوی خانه به خانه  و به گروگان گرفتن خانواده های جانباختگان ومجروحان ،آسیب دیدگان ومعلول شدگان را دستگیر ویا دربازداشتگاه زیرشکنجه به قتل میرساند ویا بااتهام های واهی،آنهارا بعنوان لیدرهای اعتراضات ،اعدام میکرد .درچنین شرایطی تعدادی از آسیب دیدگان برای نجات جان خود مجبور به خروج ازکشور وپناه بردن به کشورهای عراق وترکیه شدند.

سرمایداری غربی واروپایی(درراستای سیاست کنترل وتحریف وخنثی سازی جنبشهای مردمی درسراسرجهان ) که این آوارگی معترضان  را به فرصتی مناسب برای تحریف،تقلیل،تغيير وکنترل و خنثی سازی قیام مردمی ژینا وهمچنین تکوین وتجهیزاپوزیسیون مطیع وتحت فرمان واخته مینگریست،با فراهم آوردن امکانات در اختیار اپوزیسیون راست( سلطنت طلب) وسلبریتی های دلال پیشه برای ترانسفر این مجروحان به اروپا(عمدتا آلمان وفرانسه) وکنترل سلطه گرانه ی این پتانسیل موجه اجتماعی اقدام کرد.وزارت خارجه آمریکا واتحادیه اروپا همزمان که ازاسرائیل حمایت مالی وتسلیحاتی میکنند وآن را  تنها دموکراسی خاورمیانه(حکومتی که درپروسه استعمار وژینوساید چندین ساله اش ، اخیرا درغزه قاتل 38هزار انسان بود که 12هزارنفرشان کودکان بودند) نامیده اند، با ارسال تسلیحات جنگی به  زلنسکی نیز در کوره ی جنگ اوکراین و روسیه میدمیدند وحال پرچمدار مدافع قیام زن زندگی آزادی وحامی آسیب دیدگان قیام  شدند!!.

دراین حمایت متجاوزانه و موذیانه اشان، با ترتیب دادن نمایش های حقوق بشری ومحافل خصوصی وعمومی ،ازاین آسیب دیده ها بعنوان بخشی از نمایش دموکراسی دروغین وشیادانه ی خود بهره جستند..سلطنت طلب ها وسلبریتی ها و اوپوزیسیون صادراتی پرواصلاحطلب برای کسب اعتبار برای خود با دعوت این آسیب دیدگان به محافل کوچک وبزرگ بی ربط ونامربوطی منجمله “جشن هفتادوپنجمین سالروز تقریر مصوبه نامه حقوق بشر ” یا “کنفرانس امنیتی مونیخ ( تجمع نظامی ها وامنیتی ها وسهامداران تسلیحات نظامی وجنگی اروپا وناتو)” یا “مجلس یادبود آلکسی ناوالنی وتجلیل ازهمسرش(درراستای تبلیغات جنگ سرد ناتو علیه روسیه وادامه همان نبرد بلوک غرب وشرق) ” یا ” آکسیون ها ومجالس وکنفرانسهای تبلیغاتی احزاب پارلمان اروپا ودر رأسشان احزاب Grüne  و SPD در ایام انتخابات برای جلب آرای ایرانیان مقیم اروپا ”  و دیگر سیرکها ومضحکه خانه ها درواقع با کاریکاتوریزه کردن مبارزه ومطالبات قیام وجراحت ومعلولیت این آسیب دیده ها وبا ابزارانگاری ازآنها وکالاسازی جراحت وقربانیان سرکوب ،بدون توجه به وضعیت روحی وروانی این آسیب دیده ها وبدون درنظرگرفتن ترومای معلولیت آنها وعقاید وباورهای سیاسی اشان ،بارها وبارها کرامت وشخصیت آنان را مورد تجاوزقرار دادند.

.سرمایداری وقانون بازار ،استاد این کار است: خلق بحران،تجارت گلوله،انسانیت زدایی از قربانیان بحران،نفی اراده آزاد قربانیان،کالاسازی ازقربانیان وبعد هم عرضه وفروش آنها در ویترین دموکراسی .

درچنین شرایطی من،فرزاد مرادی نیا بعنوان یکی از مجروحان قیام ژینا که از ساعات اول درمقابل این کالانگری صرف مبارزه و معلولیتم وتجاوز سیاسی سرکشی ومقاومت کردم ومتحمل صدها مشکل وکارشکنی وتوهین وتهمت قرارگرفته بودم با تشخیص شرایط اقدام به ارتباط بااین آسیب دیدگان همدرد کرده ودر تلاش مستمر چندین ماهه موفق به جلب اعتماد این همدردان برای تشکیل یک اتحاد وهمبستگی برای حمایت ازهمدیگر درقالب ایجاد یک گروه فراحزبی وفراجناحی دادخواهی از مجروحان وبازداشتی های قیام ژینا شدم.درفراخوان دعوت به همکاری برای این گروه همبستگی مجروحان بدون اغماض وتبعيض وگزینش ایدئولوژیک از همه ی آسیب دیده های خارج ازکشور باهرگرایش سیاسی وهر ملیتی دعوت شد ودرهمان قدم نخست  بنابه  رویکرد فاشیستی آسیب دیدگان جناح سلطنت خواه (بدلیل عدم باور به حق تعیین سرنوشت ملتها ومعتقد به ولایت مطلقه سلطنت ونفی شعار زن زندگی آزادی) ،این دسته ازمشارکت امتناع کردند وجلب اعتماد همکاری مابقی آسیب دیدگان نیز بدلیل ترومای جراحت،ناامیدی وتبعات رفتار سوء باآنها درمحافل حقوق بشری وجانبداری متعصبانه حزبی وایدئولوژیک چندین ماه به طول انجامید.

درنهایت با صبر وپشتکار، گروه ایجاد شد وهدف،اتحاد عملی از آسیب دیدگان درقالب یک گروه فراجناحی وفراحزبی دادخواهی  درحمایت اجتماعی وعاطفی ازیکدیگر در اولویت اول و وارتقای سطح کیفی مواضع سیاسی امان ازطریق مشورت وبحث های نظری سیاسی ودادخواهی وادامه مبارزه ” برمحوریت محکومیت سرکوب وزندان ” بود وهمچنین رسواکردن اهداف ومقاصد دموکراسی پوشالی غربی ومحافل فاسد حقوق بشری و بایکوت جسدمعاشان و دلالان خبر وفاندبگیرهای پرواصلاحطلب ( معصومه علینژاد وامثالهم )در اولویت های دوم وسوم در دستورکار قرار گرفت تا مجالی یافته وبتوانیم اهداف راستین مکتب زن زندگی آزادی  (استقلال مبارزات مردمی- تغییرساختاری حکومت-نابودی فاشیسم و اهمیت حق تعیین سرنوشت ملتها واتنیکها-لغو قوانین آپارتایدی جنسیتی علیه زنان توسط حکومت قدسی ودین-برپایی حکومتی دموکراتیک وآزاد ونشر عدالت اجتماعی وارتقای کیفی وضعیت معیشتی جامعه کارگران و زحمتکشان وحفظ کرامت انسانی وآزادی های فردی واجتماعی وآزادی بیان وآزادی اندیشه که دراساسنامه گروه مندرج هست)را انتشار دهیم وصدای بی صدایان باشیم.

خروجی این همکاری 5ماهه وهمبستگی خودجوش وفراحزبی ،صدور دوبیانیه در نقد ومحکومیت سازمان ملل درتجلیل از رئیسی جلاد وتحریم فعالانه انتخابات ریاست جمهوری(انتصابات حکومتی) بود که در نوع خود کم نظیر بود …

گروه،متشکل ازافکار وعقاید ونگرشهای متفاوت سیاسی بود که سعی داشتیم بدون نگرش حزبی وسیاسی خاص ومستقلانه ،فعالیت کنیم اما به تدریج ،سهم خواهی حزبی واعمال نظر احزاب وجریانات سیاسی در اصول وخط سیاسی گروه مستقل،فضای متشنجی بوجودآورد که درآن با جناحبندی ها وفرقه گرایی واتهام ها وتهمتهای بی اساس ،هرجریانی سعی  درتخریب وحذف دیگری(بخصوص علیه چپ) داشت،درنهایت ،جناح مهتدی با حمله به اصل مبنای عضوگیری گروه (ازمیان اقشار آسیب دیدگان وبازداشتی های قیام ژینا) توانست چندعضو حزب خود را( که نه آسیب دیده ی قیام بودند ونه ازبازداشتی های قیام) به گروه حقنه کند تا بتواند درتصمیم گیریها قدرت مانور بیشتری داشته باشند.

علیرغم تأکید های مستمر من وهشدارهایم درخصوص حفظ اصول اولیه واساسی مبنای عضویت و استقلال سیاسی ومالی گروه ،این عمل در جهت رشد فرقه گرایی با تبانی های دسته ای صورت پذیرفت  و درنهایت من را که مؤسس وبانی این تشکل وگروه وهمبستگی بودم را بنوعی عملا اخراج کردند..بصورت جمعی وهماهنگ شده ،گروه را ترک کرده وبا حذف من ،تمام اعضا را در  یک گروه دیگر باهمان نام وعنوان اضافه کردند،این تصفیه ایدئولوژیک را بخاطر عدم توانایی در نقد سیاسی هشدارها وملاحظات وتلاشهای  من برای حفظ استقلال سیاسی ومالی گروه برای پرهیز ازکج روی وتبدیل نشدن به آلت وابزار احزاب وامپریالیسم غربی واروپایی انجام دادند. وبدون پاسخ سیاسی اقدام به حذف کینه توزانه ی من( بعنوان یک فعال کارگری چپ )کردند.درطول تاریخ،همیشه ناسیونالیسم(نیروهای بورژوازی) درکوچکترین فرصت به نیروهای چپ جامعه خیانت کرده ودرصدد حذف آن بوده ونشان داده اند که پای دموکراسی اشان چقدر لنگ میزند.

همانگونه که درقیام ژینا نیز،قیامگران اصلی ومطالبات وخواسته هایشان ودلایل قیامشان (درپروپاگاندای بورژوازی)تحریف وحذف شدند،من را نیز بعنوان یک کارگر معترض وفعال کارگری حذف کردند؛در صحت این ادعا میتوان به حمله ی مکرر جبهه ی ناسیونالیسم به بندهایی از متن اساسنامه ی گروه که درآن نسبت به معضلات بنیادی واجتماعی(مشکل کار ودستمزد ومسکن کارگران وحق تحصیل وبهداشت رایگان وباکیفیت وتوجه به کرامت انسانی معلولین وبازنشستگان و…) جامعه موضع گیری شده بود میتوان اشاره کرد .ظرفیت گسترده ی قیام زن زندگی آزادی در توجه به رهایی حقیقی انسان،نابودی وتغییرساختاری ریشه های استثمار از زندگی او را نشانه میرود واین مهم درقدم اول جز با ارتقای سطح کیفی وضعیت معیشتی وبهبود وضعیت کار ودرآمد ومسکن عموم جامعه(طبقه کارگر) امکانپذیر نیست. باید یادآور شد که درقیام ژینا بیش از 90 درصد آمار جانباختگان وبازداشتی های اعتراضات را کارگران فرودست تشکیل میدادند که برای اهداف ومطالبات بنیادی تری بیشتر از پوشش اختیاری صرف وروسری ولاک وشلوارک وآواز ورقص به میدان آمده بودند اما هم نام آنها وهم مطالباتشان در پروپاگاندای بورژوازی حذف شد وهم خواسته هایشان تحریف شد. .ناسیونالیسم،بزرگترین آفت جامعه است!

 تصورم براین بود که دراین گروه ، “جراحت ” وهم درد بودن و آسیب دیدگی دریک قیام ،مبنای قوی‌تری برای دوستی وهمبستگی است تا فرقه گرایی  وجناحبندی سیاسی.حقنه کردن افراد غیرموجه ونامتناسب باماهیت گروه،عملی است که بعدا نیز تکرار خواهد شد وجناح های دیگر نیز درصدد جبران توازن قوا وتلافی،برخواهند آمد ودراین گروه که حال به میدان رقابت احزاب بدل گشته،استقلال دادخواهی مجروحان تحت الشعاع قرارخواهد گرفت.

آسیب دیدگان قیام باید ازخود بپرسند که با سهم خواهی حزبی ومرید بی چون وچرای فلان سازمان وحزب سیاسی بودن،یا همراهی وهم آوایی ومشارکت در پروژه های غیرموجه مالی باآنها ،با ائتلاف با ارتجاع رجوی ومجاهدین وسلطنت طلب ها ویا اعتباردادن به افراد دلال پیشه مانند معصومه علینژاد ودیگر سلبریتی های متصل به وزارت خارجه آمریکا و پذیرفتن دیدار با نمایندگان مهاجرستیزدسته چندم پارلمان اروپایی چه کمکی می‌توانند به خود وقیام ژینا کنند؟؟ آیا به دنبال درمان ترومای جراحت و جبران خسران جسمی وروانی ومالی وسیاسی خود ازاین طریق هستند؟؟!!!…

اصالت قیام زن زندگی آزادی، دوری جستن ازوابستگی به نیروی قدرتهای مشکوک غربی واروپایی ودر میدان اپوزیسیون صادراتی بازی نکردن بود وباید توسط مبارزان ومجروحان قیام حفظ شود..

سرمایداری در هرحوزه ای ورود کند آنرا فاسد میکند،چراکه اساس سرمایه برفساد وتباهیست..در یادآوری تلاش چندین ساله ی سرمایداری برای کنترل وتحریف ونفوذ وتجاوز به جنبشهای اجتماعی وکارگری ،می‌توان  به تلاش اخیرشان در همین آلمان و پروژه ای بنام کنفدراسیون کار ایران اشاره کرد  که چندی پیش باهوشیاری فعالین کارگری خنثی شد اشاره کرد..

پهلویسم،آخرین سنگر حکومت ج.ا درمبارزه با قیام ژینا است ونیاز به نقد جریانات همسو با حکومت سرکوبگر نیست.تکلیف ارتجاع رجوی نیز روشن است،پارادوکس عقیدتی وتلاش برای کودتا(ونه هم آوایی برای یک جنبش اجتماعی) و براندازی وتفکر رژیم چنجی صرف  و خواسته ی صرف قدرت را می‌توان از ائتلافهایشان با اربابان جنگ وگلوله واستعمار دید که نه جامعه برایشان اهمیت دارد ونه معضلات آن…دراین میان اپوزیسیون راست کردستان واحزاب ناسیونالیسم کوردی نیز( دموکرات ،جناح مهتدی وفرقه پژاک ) باید بدانند که انزوای سیاسی اشان  را نمی‌توانند با ائتلاف با قدرت های استعماری و یا با اجتماع سلبریتیهای دوزاری فوتبالیست وبازیگر ورقاص و یا پهلویسم ودیگر کاسب های انقلاب جبران کنند .آنها نباید اینگونه مستأصلانه و حقیرانه اقدام به غصب تشکل های مردم نهاد وجنبش های اجتماعی مردمی کنند ومهر ناحق خود را براین حرکتهای اجتماعی بزنند وغاصبانه به استقلال حرکتهای اجتماعی تجاوز کنند ،آیا بهتر نیست در تقویت استقلال و انسجام این تشکلهای مردم نهاد گام بردارند ؟ونه اینکه درصدد تصاحب آن برآیند؟!.بیان اشتباه ها وخیانت ها وکج رویهای ناسیونالیسم کوردی آنقدر زیاد است که دراین منوال نمیگنجد..ابزارانگاری از بدنه ونیروی انسانی خود درراستای اهداف ومنافع صرف سازمانی،پیام تسلیت وابراز همدردی بانظام سرکوبگر بخاطر به درک واصل شدن جلاد رئیسی ، پشت پا زدن به مطالبات انقلابی مردم وجامعه ازطریق استقبال ازجبهه ی اصلاحات و موجه نشان دادن دولت اصلاحطلب پوزیده (پزشکیان) وتلاش برای ائتلاف وتوافقات برای تقسیم قدرت ازطریق مذاکرات پنهانی وآشکار با سپاه تروریستی پاسداران وهزار سیاست غلط واشتباه دیگر،خیانت به خون جانباختگان راه آزادی وبرابری انسانها وتجاوز به دادخواهی  ومبارزات مردمی اگر نیست پس چه اسمی بر آن می‌توان گذاشت؟؟!!دراین سیاست متجاوزانه ی ” غصب جنبشهای اجتماعی ” بنام حزب خود ،درزمره خائنینی همچون فرقه پهلویسم ورجویسم ودیگر جریانهای بورژوازی وسیستم های جاسوسی امریکایی واروپایی قرار میگیرند…

متاسفانه دراین گروه مجروحان،افرادی خودچپ خوانده نیزهستند که  بخاطرمنافع سازمانی خویش درمقابل این کجروی های سیاسی و حذف و تصفیه ی ایدئولوژیک سکوت کرده وبا حزب گرایی وسهم خواهی حزبی و فرقه گرایی ناسیونالیسم کوردی هم آوا شده اند واین دردآورترین بخش این واقعه است.آنها باید بدانند که دراین ” پورن سیاسی” ،منفعتی بدست نمی آورند ودرعوض مورد بهره برداری قرار می‌گیرند و همچو ابزار،  در خیل سیاهی لشگر،پیرو این انحرافات قرار می‌گیرند ودراین کجرویها وخیانتها شریک جرم محسوب می‌شوند..

جنبش اجتماعی زن زندگی آزادی، ورای اهداف ،منافع وملاحظات تمام احزاب اپوزیسیون (شریف وناشریف ) است ؛اندیشه ومکتب زن زندگی آزادی، منادی رهایی واقعی انسان است ودر هیچ حزب وچارچوب حزبی نمیگنجد…

مکتب انترناسیونالیستی زن زندگی آزادی برای پیروزی ،نه به قدرتهای کاپیتالیستی غربی واروپایی متوهم است ونه به یاری اپوزیسیون دل بسته است ،،رها وآزاد ومستقل فاقد رهبرمشخص علیه فاشیسم دینی درکردستان،ایران،افغانستان،ترکیه،غرب آفریقا ودرسرتاسرجهان مشغول مبارزه ی فراگیر است ،چراکه درصدد بازگرداندن قدرت به دست صاحبان اصلی آن یعنی توده های مردم است ،رهبر وحزب نه میشناسد،نه میسازد،  مردم وملتهای تحت ستم ،خود رهبر هستند.

زنده باد مبارزات ملت های تحت ستم

نابود باد حکومت جهل وسرمایه ی ج.ا

مرگ بر فاشیسم دینی آخوند شیعه

نه سلطنت،نه رهبری،نه ارتجاع رجوی

نه سلطنت،نه رهبری،آزادی وبرابری

زن زندگی آزادی

فرزاد مرادی نیا (فعال کارگری مستقل وچپ ،زندانی سابق سیاسی وازمجروحان قیام انقلابی ژینا )

About admin

Check Also

بازبینی اعتراضات ایران [در دومین سالروز اعتراضات “زن، زندگی، آزادی”] ـ شباهنگ راد

به‌اختصار و از چند مبحث می‌شود واخواهی دو سال پیش دختران و زنان [زیر شعار …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *