زندانیان سیاسی ـ عقیدتی را به یاد آوریم ـ منشور آزادی، رفاه، برابری
نعمت افشار، ۳۸ ساله و سفره خانه دار، اهل قزوین، ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات سراسری جنبش “زن، زندگی، آزادی” در قزوین با شلیک مستقیم و از نزدیک سلاح ساچمهای نیروهای سرکوبگر نظامی و امنیتی از چند ناحیه بدن از جمله چشم به شدت زخمی شد. وی با وجود دهها ساچمه در سر و صورتش با ضرب و شتم دستگیر و به بازداشتگاه نهادهای سرکوبگر حکومتی منتقل شد.
نعمت افشار سه ماه تمام را با وجود جراحت های عمیق بدون رسیدگی پزشکی در بازداشتگاه به بند کشیده شد و در این فاصله بینایی یک چشم خود را از دست داد. در دوران بازجویی نیروهای امنیتی با شکنجه یک انگشت و چند دندهاش را شکستند تا او را وادار به اعتراف علیه خود کنند.
این زندانی سیاسی در نهایت با آنچه “فرمان عفو” خوانده شد، از زندان آزاد شد و از آن زمان تا بازداشت مجددش چندین عملیات جراحی را برای درمان آسیبدیدگی قبلی خود متحمل شد.
نعمت افشار بامداد شنبه ٢۵ شهریور ۱۴۰۲ و در سالگرد قتل حکومتی مهسا امینی و آغاز جنبش “زن، زندگی، آزادی” بار دیگر توسط شماری از نیروهای نظامی و امنیتی در منزل یکی از دوستانش بازداشت شد.
در ۶ آذر ۱۴۰۳ نعمت افشار همراه دیگر فعالان سیاسی از جمله اعظم آهوقلندر، حسین جعفری، و مهدی توحیدی در پرونده ای مشترک در شعبهی سوم دادگاه انقلاب شهرستان کرج به اتهام “تشکیل یا عضویت در دسته یا گروه با هدف بر هم زدن امنیت کشور” محاکمه شد. بازداشت شدگان در مجموع به ۱۴ سال و ۱۰ ماه حبس و مجازاتهای تکمیلی محکوم شدند. نعمت افشار از ابلاغ حکم حبس سه سال و شش ماه حبس خود خبر داده است. این حکم در دادگاه بدوی صادر شده و قابل اعتراض است.
افشار پیشتر در استوری اینستاگرام خود درباره مکالمه با قاضی پرونده خود نوشته بود که قاضی به جرم کمک به معترضان برایش حکم صادر کرده است. او در این استوری با اشاره به مکالمه خود با قاضی اعلام کرد: “قاضی به من گفت شما یک مشت بیغیرت هستید، آمدید لخت شوید، من در جواب گفتم من از سر غیرت رفتم، دیدم دخترهایمان را میزنند، میکشند، تجاوز میکنند، کسی جوابگو نبود.”
افشار همچنین یادآوری کرد که در جواب به قاضی که او را اغتشاشگر خطاب کرده بود، گفته است: “من اغتشاشگر نبودم، دستم خالی بود، فقط فریاد میزدم و اعتراض میکردم، افراد شما چشم من را هدف گرفتند و شلیک کردند، افراد شما اول شروع کردند، گاز اشکآور پرت کردند، یک پیرزن نفسش گرفت، افتاد، من رفتم کمکش کنم، افراد شما ریختند سر من و من را حسابی کتک زدند”.
در جریان جنبش سراسری “زن، زندگی، آزادی” هزاران نفر از معترضان در سراسر کشور بازداشت و زندانی شدند. برخی به اعدام محکوم شدند و برخی دیگر با احکام سنگین همچنان در زندان به بند کشیده شده اند. در شرایطی که فقر و فلاکت بیداد می کند، و هر روز شمار بیشتری از کارگران و زحمتکشان با گرسنگی و بی خانمانی دست و پنجه نرم می کنند، و صدای اعتراض بخش های مختلف طبقه مزدبگیر از هر گوشه و کنار به گوش می رسد، صدور و اجرای اين احکام هرگز نخواهد توانست بانگ بلند آزادی خواهی و ستم ستیزی مردم ستم کشیده و محروم را خاموش کند.
ما خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله نعمت افشار هستیم.