خیزش طبقاتی کارگران نفت و پرستاران؛ از جنوب تا شمال، از شرق تا غرب، یک نبرد طبقاتی و اجتماعی علیه نظم استثمار ـ عباس منصوران
بنا به گزارش کانال مستقل کارگران هفتتپه*، روز سهشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۴، (۱۱ نوامبر ۲۰۲۵) بیش از سههزار کارگر پیمانی پالایشگاههای پنجم، ششم و هشتم مجتمع گاز پارس جنوبی در اعتراض به ستم مزدی، قراردادهای موقت و شرایط ضدانسانی کار، دست به تجمع و راهپیمایی زدند. این حرکت نه یک رخداد منفرد، بلکه ادامهی دو سال مبارزهی پیگیر کارگران در صنعت نفت و گاز است که با آگاهی و سازمانیابی از پایین، در برابر نظم سرمایه و پیمانکاران حکومتی قد برافراشتهاند.
نفت و گاز: ثروت از آنِ مردم، نه آقازادگان و باندهای حکومتی
کارگران پارس جنوبی، در قلب ثروت جامعه، در شرایطی دست به اعتراض زدند که میلیاردها دلار از سود تولید گاز به جیب پیمانکاران و شرکتهای وابسته به باندهای حاکم سرازیر میشود، حالآنکه خود کارگران، تولیدگران و آفرینندگان این ثروت، ماهها دستمزد نگرفتهاند و زیر فشار، آلودگی و بیحقوقی پایمال میشوند.
سیستم و سیاست پیمانکاری، شکل مدرن بردهداری دولتی است؛ ابزاری برای بیثباتسازی کار، سرکوب سازمانیابی، و غارت نیروی کار این سرمایهی زندهی کارگران.
در برابر، دستگاههای غارت و استثمار و سرکوب وابسته و چهرههای موسوم به «عدالتخواه» در پارس جنوبی، مأموریت دارند که خشم کارگران را مهار و اعتراض را از مسیر رادیکال خود منحرف کنند. آنان با تکیه بر مصونیت جناحی و رسانههای حکومتی، به جای تقویت اعتصاب، آن را به نمایش و التماس بدل کردهاند.
اما تجربه نشان داده است که کارگر آگاه دیگر فریب نمیخورد. راه نجات، نه از مجاری دولتی، بلکه از سازمانهای مستقل، مجمع عمومی و مجمع نمایندگان و شوراهای واقعی کارگران میگذرد.
پرستاران: چهرهی دیگر همان نظم طبقاتی
در همین روزها، در شهرهای مشهد، کرمانشاه، یزد، قم و اهواز، صدها پرستار نیز به خیابان آمدند. آنان که در دوران کرونا در ردیف نخست جبههی جنگ با مرگ، جان خویش را در خطر گذاشتند، امروز در برابر بیحقوقی، تبعیض و فقر ایستادهاند.
پرستاران معترض فریاد زدند: «زندگی با این حقوقها نمیچرخد!» — فریادی که در پیوند با فریاد کارگران نفت، از ریشهای واحد برمیخیزد: استثمار دولتی و کالاییسازی نیروی کارو بهداشت و سلامت وزندگی.
وزارت بهداشت و وزارت کار، هر دو چهرهی یک قدرتاند: یکی با وعدههای توخالی، دیگری با بودجههای ناپیدا؛ هر دو در خدمت همان ساختار طبقاتی که زندگی میلیونها کارگر، پرستار و معلم و دیگر فرهنگیان را به فلاکت کشانده است.
بازنشستگان و مقاومت در زندانها
در همین هفته، بازنشستگان نیز همچون همیشه در چندین شهر، از جمله اهواز، کرمانشاه و تهران، در خیابان فریاد زدند: «نه به فقر، نه به ذلت، بازنشسته میمیرد، ذلت نمیپذیرد!»
این پیوستگی و استمرار اعتراض بازنشستگان، حلقهی دیگری از زنجیر مبارزات طبقهی کارگر است؛ نسلی که در سالهای گذشته، پیشتاز جنبش عدالتخواهی و همبستگی طبقاتی بوده است.
در کنار این خیزشها، دستگیری فعالان کارگری و زندانی کردن رهبران جنبشهای اجتماعی ادامه دارد؛ نشانهای آشکار از هراس حکومت از خیزش انقلابی در حال شکلگیری مقاومت در زندانها، از کارگران و معلمان تا زنان و دانشجویان، بخشی از همان نبرد سراسری است که در کارخانه، خیابان و دانشگاه و بیمارستان جریان دارد.
حکومت با سرکوب، نمیتواند طبقهی کارگر و جامعهی معترض و آ«ادهی خیزش افزون بر ۸۰ میلیونی را خاموش کند؛ هر بازداشت و یورش حکومتی، جرقهای تازه در شعلهی آگاهی و سازمانیابی جمعی است.
بحران ساختاری و وحدت طبقاتی
کاهش واقعی دستمزدها، پیمانکاری گسترده، قرارداد موقت، سرکوب، دستگیری و اخراج، خصوصیسازی درمان و آموزش، همه حلقههای یک زنجیرند.
بحران کنونی نه از کمبود بودجههای کلانی که به تروریستهای حزبالله در لبنان، حوثیها در یمن و حماس، جهاد اسلامی در فلسطین و حشد الشعبیها در عراق و… سرازیر میشوند، بلکه از ماهیت طبقاتی حکومت اسلامی ناشی میشود؛ حکومتی که از باندهای ویرانگر و فاسد و تبه کار ساختار یافته که بازتولید فقر و بردگی و تباهی جامعه و زیست و بوم آن را وظیفهی خویش کرده است.
تنها پاسخ واقعی، اتحاد آگاهانهی کارگران، پرستاران، بازنشستگان و زنان در مسیر سازمانیابی شورایی و اعتصاب سراسری است.
از جنوب تا شمال و از خاور تا باختر، از کارگران نفت تا پرستاران و بازنشستگان، همه یک طبقه و یک دشمن مشترک : نظام استثمارگر سرمایه و حکومت و دولت پاسدار و کارگزار و شریک آن.
قدرت کارگران و تمامی حکومتشوندگان در اتحاد، همبستگی و اعتصاب سراسری است.
هر کارخانه، هر بیمارستان، هر مدرسه و دانشگاه — سنگری در جبههی واحد رهایی است.
زنان، پیشتازان این مبارزهی تاریخیاند.
زنان با ابتکارها و خلاقیتهای ستودنی، در خیابان، در محیط کار و در زندگی روزمره، نقش تاریخی خود را در خودرهایی و رهایی جامعه دوشادوش کارگران ایفا میکنند و درفش «زن، زندگی، آزادی» را بر فراز جنبش رهایی برافراشتهاند.