تحولات بزرگ سیاسی و جایگاه چپ پاسیو و ژورنالیست! ـ کامران پایدار

جنگ ارتجاعی 12روزه تروریسم اسلام سیاسی جمهوری اسلامی باتروریسم دولتی آمریکا و اسراییل ودرپی آتش بس موقت وشکننده به دنبال اتفاقات یک ماه اخیردوباره بسیاری ازچالشها و مباحث  و بایدها ونبایدهای نیروهای چپ وراست رابه جلوصحنه رانده است.

اینجا بحث ماحول کلیه نیروهای مدعی چپ وکمونیست درایران است. ازجریانات حاشیه ای وسرگردان چپ ملی مذهبی اردوگاهی سابق توده ای اکثریتی تا انواع شاخه های فدایی وراه کارگری وتا انواع محافل چنده نفره مدعیان کمونیسم کارگری. وضعیت انفجاری جامعه ایران، وضعیت انقلابی حاکم برجامعه ایران پس ازخیزش زن،زندگی،آزادی درشهریور1401 و سرکوب خونین آن وخیزشهای قبل آن، فقروفلاکت وبحران لاعلاجی که درهمه عرصه های معیشتی برزندگی دها میلیون خانواده های کارگری ودیگرهمه بخشها واقشارجامعه حاکم است.

بحران آب وبرق ومنابع انرژی و آب وهوا و نفس کشیدن، سرکوب وسانسور و جنایات حکومت فاشیستی اسلامی، ناتوانی وازهم گسیختگی بیسابقه حکومت اسلامی هم دراداره ومدیریت زندگی جامعه وهم در زمینه سرکوب وحفظ  اتوریته حاکمیتی خود، نفرت وخشم عمومی جامعه ازحکومت به آخرخط رسیده اسلامی بمثابه بانی وباعث همه مشکلات زندگی وجامعه،شکست نظامی فاحش تروریسم اسلام سیاسی درجنگ 12روزه ازاسراییل وامریکا،فروپاشی ونابودی نفوذواقتدارپوشالی حکومت اسلامی و مزدوران نیابتی اش درمنطقه خاورمیانه،انزواوتحریم اقتصادی حکومت نامتعارف اسلامی دردنیای انتگره سیادت سرمایه جهانی،فسادورانت ودزدی وبی کفایتی باندهای مافیای حکومت اسلامی و…اشتهاوخواست سرمایه داری جهانی عمدتا به زعامت امریکا وغرب درایجاد و ترسیم تصویر و سیمای جدیدی ازخاورمیانه وبسیاری عوامل وفاکتورهای دور و نزدیکی که بشدت ادامه کاری حاکمیت دربحران وفروپاشیده اسلامی را با مشکل بسیارجدی مواجه نموده است.بی تعارف وبی کم وکاست،حکومت جنایتکاراسلامی چه بخواهدوچه نخواهد به پایان کارخود رسیده است. سرنگونی وسقوط حکومت ازسالها پیش کلید خورده است.پروسه وپازل سقوط حکومت اسلامی اکنون دیگرباگذشت هرروزهم سرعت بیشتری میگیردوهم تکمیل ترمیشود.

تماهی شواهدوقراین حاکی ازپایان یک دوره وپیدایش وزایش روزها وگشایش افق هاودوران دیگری برای جامعه ایرانی است.آنچه محتمل است وقریب به یقین اکنون دوراه پیش پای جامعه قرارگرفته است.یاسناریوی سیاه،یاسناریوی سفید.زندگی وتغییرات وتلاطمات آن چه خوب چه بد،چه مثبت چه منفی واینکه به کدامین مجراومسیرهایی خواهدرفت درخیال ومبتنی برتصورذهنی انسانها نیست.این مهم نیست که من وشمادردنیای توهم ودونکیشوت خودچقدرانسانهاومحافل خیرخواهی برای طبقه کارگرو…هستیم یانه،واقعیتهای زندگی،منافع واختلافات طبقاتی سردومحکم ،بی رحم وخشن،واقعی وکنکرت هریک به نوبه خودمسیرو ادامه زندگی جامعه راتعیین می نمایند.

درشرایط پرالتهاب کنونی اگرتروریسم حکومت اسلامی وتروریسم دولتی غرب نتوانند به بالانس وتوافقات موردنظرخودبرسنداحتمال جنگ مجدد واجرای سناریوی سیاه وسرنگونی حکومت اسلامی وجایگزینی آن ازبالا،سقوط وفروپاشی وازبین رفتن شیرازه زندگی وشریانهای اجتماعی وسرکوب وفقروفرارومهاجرت ومرگ و…همه اینهابه جامعه تحمیل خواهد شدو…ویا نه اگرتروریستهای اسلامی ودولتی غربی به توافق دست یابند تلاش ومساعی همه این باندها ونیروهای ضد جامعه معطوف خواهد بود به تلاش برای حفظ وبقاواستحاله وادامه کاری حکومت اسلامی.البته هرچند این میتواندخواستگاه ومدنظرمشترک هردوجبهه تروریسم اسلام سیاسی ودولتی غرب باشد،اما به خودی خوداین همه ماجرانخواهد بود.

آن فاکتور اصلی دیگری که بطور واقعی حضور و وجود دارد یک جامعه 90میلیونی عاصی وبه جان آمده ازفقروفلاکت وسرکوب وسانسور و…است.جامعه وخصوصا طبقه کارگران وزحمتکشانی که حتی درفقدان وجود یک حزب کمونیستی و کارگری آگاه،جدی ومسئول و…اما توانسته است در46سال گذشته بامبارزات خود،با طی مسیرهای آزمایش وخطا، با شکستهایش با پیشرویهایش و…اما همچنان به پیش و روبه جلوزندگی و منافع طبقاتی خویش رامی جوید و می خواهد. این جبش عظیم اجتماعی که بشدت تشنه صلح وآزادی وبرابری ورفاه وحرمت وامنیت انسان است،اما همچنان با همه دستاوردهایش باهمه کاستی ها و کمبودهایش قطعا روبه جلو و درحال پیشروی است.این جنبش با گذشت هرروز از ابعاد گسترده تر و عمق بیشتری برخوردار میشود. درنتیجه این جنبش بزرگ اجتماعی درصورت عدم اجرای سناریو سیاه ازجانب تروریستها وگانگسترها وراهزنان بین المللی با قدرت وصلابت میرود بسوی انقلاب عظیم اجتماعی که هم اکنون جامعه آبستن آن است وبرچیدن بساط ننگ وکثافت حکومت اسلامی سرمایه داران و برپایی یک انقلاب اجتماعی شکوهمندازپایین،به اراده ودست کارگران،به نیروی همه زحمتکشان آحادجامعه.

همه اینهابه جای خود محفوظ،این جنبش اما ضعفها و پاشنه آشیل خود را نیز دارد. اما جایگاه همه محافل واحزاب مدعی چپ و کمونیست درکجای این نقشه قرارمیگیرد. منظورم ازچپ همه محافل وجریانات فی الحال موجود است.از توده ای اکثریتی ها وراه کارگر وشاخه های سرگردان فدایی تا مدعیان ومحافل کمونیسم کارگری. اگربی تعارف،بی رودربایستی و سرراست بگوییم همه اینها درسیرتحوالات یادشده فوق و… نقش وجایگاه واقعی وپراتیکالی نخواهند داشت چون عمدتا درجامعه ومسیرتحولات آن حضوری ندارند.چپ و کمونیسمی که درطی 46 سال نتوانسته است تعدادی حتی بسیار اندک و انگشت شمار و محدود اما واقعی شبکه های اجتماعی تشکل و سازمانیابی رادرداخل کشور،درکارخانه ها و مراکز صنعتی و محیط کار و زیست توده ها بوجود بیاورد. چپی که ازهیچ گونه ارتباط وسوخت وساز و نقشی درجنبشهای داخل جامعه برخوردارنیست. چپی که از تلفیق  کارعلنی و مخفی فقط شعارش را آموخته است درحرف، چپی که هزاران فرسنگ هم ازحقایق عینی مبارزه درجامعه وهم ازلحاظ درک نظری وفکری ضرورتهای مبارزه طبقاتی باجنبش فاصله واختلاف دارد، چپی که درطی همه این سالها کارش فرصت سوزی، اتلاف وقت وتکرار و تکرار روشهای بیهوده وعبث بوده است. چپی که دلخوشیش آویختن مدال های غیرواقعی درمحافل چند نفره وادعاهای غیرمارکسیستی وغیرواقعی است. چپی که امروزبخشی ازآن براثرسرعت حوادث سرگیجه گرفته محافلی ازآن محورمقاومتی شده ومحافلی دیگربه بساط جنگ وموشک وبمب های کشتارجمعی تروریستهای امریکایی واسراییلی دخیل بسته اند. و یا برخی دیگران که دربهترین حالت ژورنالیسمی پاسیو و بی عمل ومحافلی که در دوران سپری شده با خاطرات نوستالیژیک خود سرگردانند. چپی که حتی به دلیل همه محدودیتها و ناکار آمدیهایش نیروهای طبقاتی دیگر آنها را در حد گروه فشار هم به رسمیت نمی شناسند. چپی که همیشه نظاره گر،دنباله رو و درحواشی خیزشها ومبارزات سیاسی دراین 46سال بوده است .نه نقشی، نه جایگاهی، نه مدیریتی براوضاع.

اگردرسالهای 57 و 58محافل فدایی وچپ درترکمن صحرا با برپایی وسازماندهی شوراهای دهقانی بطورواقعی  پرچم مبارزه انقلابی رابرافراشتند،اگردرسالهای 57 وچند سال بعد آن پرچم سرخ وسرخط واصولی و واقعی پیکارعظیم پارتیزانها ورزمندگان کومه له کمونیست با سازماندهی و با سلاح و جانفشانی پرچم انقلاب وسوسیالیسم رابرافراشت،آری این جنبشها هنوز الهام بخش وآموزنده اند، هنوز زنده اند و باید آموختشان و… متاسفانه دریکماه اخیرچپ پاسیو و منزوی موجود حتی نتوانست درخارج کشوربا حضورخود، با کمپینها وتجمعات و…خود درمقابل لابی ها وطویله های حکومت اسلامی و درمقابل دفاترومجامع دروغین حقوق بشری بین المللی پرچم  صلح  و آزادی و برابری ومظلومیت کارگران و زحمتکشان ایران را برافرازد و…باشروع جنگ برخی ازاین محافل باعجله ودستپاچگی جلسه گرفتند اقدام به برگزاری نشست های اظطراری دفتر سیاسی و کمیته مرکزی  نمودند ازحزب توده تا دیگران و… اقدامی ناکار و عبث در تکرار بیهوده همان راه های رفته  تاکنونی و بی نتیجه 46 سال گذشته!

من ازچپی می گویم که با ادعای پوچ وخودفریبی همه کژی ها، کاستی ها، ضعف ها وناتوانی و سترونی خویش را ناشی ازفضای سرکوب وزندان واعدام حکومت میداند. این عذری بدترازگناه است. به زعم همه این دوستان ومحافل باید صبورانه درانتظار نشست تا شاید آفتاب بیاید و در یک روز آفتابی بدون سرکوب تا سازمانیابی کنیم، تا مبارزه کنیم تافلان کنیم و… ادعای پوچ وطنزخنده داریست.

اگرسوسیال دموکراتهای روس موفق شدند پیروزی اکتبررا به ثمربرسانند این پیروزی شگرف ملهم ازحقانیت واصولیت سیاسی، اراده و پراتیک مبارزه و نیروی عظیم سوسیال دموکراتها درسازماندهی خلاق انقلاب بطورکنکرت و واقعی بود. حزبی که  نشریات وادبیاتش با همه محدودیتهای آن دورانی به سرعت برق و باد درترانزیت وارسال شبانه روزی بود بسوی دورافتاده ترین مراکزکارگری روسیه، حزبی که نشریات وادبیاتش درهمه جای روسیه تزاری درچاپخانه های زیرزمینی ومخفی مدام درحال انتشارو تکثیر و باز تکثیر بود و پخش و… حزبی که اعضا، فعالین و کادرهایش درمیان کارگران ودرهمه جا حضورا سازمانده وسازمانگربودند.حزبی که رهبرانش،رهبران خستگی ناپذیرحرفه ای مبارزه طبقاتی بودند،حزبی که اعضا ورهبرانش خطر میکردند، زندان وتبعید و مهاجرت وپای چوبه های دارمی رفتند با جسارت، باشهامت، باامید، حزبی که رهبرانش انجام وظیفه اداری نمی کردند برایشان بازنشستگی وتعطیلات آخرهفته ولاف زنی و…دون شان یک مبارزکمونیست بود.حزبی به وسعت روسیه تزاری،حزبی که هم بدرستی خودش وهم کارگران راسازمان داد.حزبی ازجنس سازمان وشورا،ازجنس انقلاب وبرای کسب قدرت سیاسی کارگران، حزب لنین، حزب اکتبر، حزب پیروزی و… اینها را ازآن روی می گویم که گذشته نگذشته است.آموزش ها وتجاربش تا همیشه می تواند درپیکار و رزم طبقاتی پرچم کارگران و کمونیستها باشد.

شرایط جامعه ایران بسیارحساس است صحنه ها بسرعت عوض خواهندشد. دول معظم سرمایه داری،سرمایه داران وجنایتکاران با اجرا و طرح انواع سناریو سیاه وسفید (رژیم چینج وانقلاب مخملی ) با شعارملی و وحدت ودموکراسی و…میزنند وبه یغما خواهند بردهرآنچه راکه نام و نشانی ازانقلاب ودستاوردهایش است .چپ بشدت ناآماده، چپی که هنرش سازماندهی واشتهایش کسب قدرت سیاسی نبوده ونیست نمی تواند.چپ پاسیو و ژورنالیست و… دراین میانه میدان جدال طبقاتی  جایگاه، نقش وهژمونی ای نخواهدداشت. مارکس درنقدبرنامه گوتانوشت: یک قدم واقعی برای یک جنبش، بیش ازده ها برنامه است.

زنده بادانقلاب کارگری

کامران پایدار

20/4/1404

About admin

Check Also

حذف بیمه ی تکمیلی آسیب زا نیست، خود بیمه ی تکمیلی یا تحمیلی آسیب زا است! ـ امیر جواهری لنگرودی

Maghale_Karghari_Azar1404_Amir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *