افزایش کیفی و کمی، و استمرار اعتراضات صنفی ـ علی صدارت
تجمع و اعتراضات پرستاران و سایر پرسنل بهداشت و پیشگیری و درمان
شعاریهای پرشعور:
«پرستار داد بزن، حقت رو فریاد بزن»
«وعده وعید، نمیخایم ، ما حقمون رو میخایم»
«پرستار می میرد ذلت نمی پذیرد» (ذلت در قلمرو اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، روانی-احساسی، و اقتصادی)
«یک ساعت کار پرستاری = یک بستنی چوبی»
افغانی، وجه رایج کشور افغانستان، سومین ارز با ثبات جهان! «بلومبرگ»
فرار مغزها، ایران دارای رتبههای اول در دنیا؛ ولی در زمینه رضایت، شادی، امیدواری،… در ردههای آخر در دنیا هستیم)
❊
برخی نکاتی که میتوانند جنبش پرستاران، و سایر جنبشهای صنفی را موفق و پیروز کنند، و سایر لایههای جامعه را هم منقلب کرده و به جوشش و خروش بیاورند:
اتحاد حول محور حقوق
نفی تبعیض و نفی هژمونی و برتریمداری، ترویج رواداری و گسترش کثرتگرایی: زیرا که حقوق همهکسانی هستند
استمرار در فعالیتها و مطالبات و اعتراضات، بهویژه در آنچه که مربوط به خود و تکتک افراد میشود: زیرا که حقوق همهزمانی هستند
نفی تنگنظری و انحصار و قومیتگرایی و مکانمحوری: زیرا که حقوق همهمکانی هستند
تلاش برای احقاق حق اطلاعیابی و احقاق حق اطلاعرسانی با افزایش کمی و کیفی فعالیتهای رسانهای و استفاده بهینه از رسانههای شخصی، از جمله برای دفاع پیروزمندانه از خود در جنگ روانی قدرتها علیه مردم
نفی دروغ (یکی از مهمترین خشونتها) خودداری از دروغ گفتن و یا حتی اغراق کردن در نقل خبرها (یکی از مهمترین خشونتزداییها)؛ شفافگردانی نظر و عمل و فعالیت؛ نفی مبهمگویی و ابهامگرایی
شناسایی و توجه به زخمها و جراحتهای روحی-روانی در خود، و در گروه خود، و در سایر لایههای اجتماع؛ و شناسایی و توجه به اثرات آنها در پندار، و گفتار، و کردار، و نوشتار خود و دیگران؛ و تلاش برای التیام و درمان این دردهای مشترک
خودانگیختگی: استقلال: خودداری از نقش دادن به قدرت؛ آزادی: محکوم کردن سانسور و نفی پذیرش آن، محکوم کردن خودسانسوری و نفی پذیرش و تحمیل آن، اعتماد به نفس فردی، اعتماد به نفس جمعی و اعتماد به نفس ملی،
باور به عدم وابستگی به قدرتهای داخلی، و باور به اصلاحناپذیری رژیم؛ نفی مصلحتمداری و باور به حقوقمداری
باور به عدم وابستگی به قدرتهای خارجی، و باور به حقوق ملی در مقابل منافع ملی، نفی مصلحتمداری و باور به حقوقمداری
تلاش برای استقرار، و استمرار، و پیشبرد مردمسالاری؛ باور به تلاشها برای براندازی ساختار استبداد، نفی ناچیزکردن تلاشها فقط برای براندازی این مستبد (که لاجرم مستبد دیگری را به قدرت میرساند)
تکیه بر مطالباتی که دغدغهی سایر گروههای و عموما سایر هموطنان هم هستند.
تلاش برای یافتن نکات مشترک در حقوق موضوعه، و مطالبات و اعتراضات سایر گروههای صنفی، بهویژه گروههایی که در اعتراضات فعال بودهاند؛ و تلاش برای از انفعال درآوردن و فعال کردن سایر گروهها
شبکهسازی و همکاری و همسازی و همیاری با سایر گروههای صنفی، و تبادل اطلاعات و ایدهها و نظرات و تجربیات
خشونتزدایی، ابتکار و خلاقیت برای روشهایی که اسلحه را در دست سرکوبگران بیاثر کنند. نفی زور و تحمیل. نفی سانسور و خودسانسوری. نفی خشونت در پندار، و گفتار، و کردار، و نوشتار
نفی فعالیت دستوری و از بالا به پایین، نفی انفعال و منتظر دستورات یک فرد و یا یک حزب و گروهی ماندن، نفی سامانه هرمی در فعالیتها