درباره رویدادهای اخیر در آلمان، علیه فاشیسم، علیه اسلام سیاسی، برابری حقوق انسانها ـ تشکیلات خارج کشور حزب کمونیست کارگری ـ حکمتیست
ظهر روز جمعه ۳۱ مه، در محل غرفه تبلیغاتی گروه پاکس یوروپ (Pax Europa) در مرکز شهر مانهایم، مردی با چاقو به اجتماع کنندگان حملهور شد که طی آن هفتنفر مجروح شدند. رسانه های آلمان هدف این حمله را “میشائیل اشتورتسنبرگر”، از اعضای ارشد گروه “پاکس یوروپ” و منتقد اسلام اعلام کرده اند. یکی از مجروحان از افراد پلیس بود که بدلیل وخامت حال تحت عمل اورژانسی قرار گرفت اما دوروز بعد جان سپرد. روز دو شنبه ١٠ ژوئن در شهر فرانکفورت، یک جوان ١٩ ساله با چاقو به یک زن ٤١ ساله حمله کرد. این زن که بشدت مجروح شده در بیمارستان بستری است. دخالت مردم حاضر در محل در جلوگیری از بە قتل رسیدن او موثر واقع شدە است.
تاکنون گروهی رسماً مسئولیت این حملات را نپذیرفته است و دولت و پلیس آلمان نیز از تحقیقات تاکنونی در باره منشا این حملات اظهار نظری نکرده اند. رسانه ها برخلاف روال معمول که بر تابعیت، ملیت و مذهب متهم یا ضارب قبل از اثبات جرم در دادگاه اجتناب میکردند، اینبار درهر دو مورد از تابعیت افغانستانی مهاجمان سخن گفتند. امری که شهروندان و پناهجویان افغانستانی را دستجمعی زیر فشار قرار میدهد و برای فاشیستها خوراک کافی تبلیغاتی علیه مهاجرین فراهم میکند.
حمله به مردم عادی در پارک و خیابان و مدرسه و کنسرت و مرکز خرید، از روشهای فاشیستها و جنبش اسلام سیاسی است. مورد مانهایم و فرانکفورت که نمونه اش سال گذشته در پاریس رخ داد، بویژه وقتی پای منتقدین اسلام در میان است، اذهان را به سمت جنبش فاشیستی اسلام سیاسی می برد. درعین حال گمانه زنی و تحلیل را نمیتوان جای فاکت و بررسی و اثبات قرار داد. رسانه های آلمان و گروه های دست راستی و فاشیست، از این واقعه به نفع تهاجم به مهاجرین و شهروندان منتسب به مسلمان بهره برداری میکنند و احزاب دست راستی دولتی وعده سختگیری بیشتر در سیاستهای مهاجرت میدهند. در واقع عمل اسلام سیاسی به کمپ فاشیست و راست نیرو و پلاتفرم میدهد و دولت ها و احزاب فاشیست با بهره بردن از این فضا علیه کل مهاجرین و بویژه مردمی که از کشورهای اسلام زده آمده اند و داغ لعنت “مسلمان” بر پیشانی آنها کوبیده شده است، بهره میجویند.
منطق فاشیستها و اسلامیست ها یکی است؛ هر دو بر مجازات جمعی تاکید دارند. نتانیاهو ضد فلسطینی و ضد مسلمان است، حماس ضد اسرائیلی و ضد یهودی است. فاشیستها علیه مهاجرین بطور کلی و در دوره کنونی علیه مردم منتسب به مسلمان اند. مجازات جمعی برای تروریست های اسلامی یعنی هر آلمانی یا اروپائی یا غیرمسلمان هدف است، مجازات جمعی برای فاشیستها یعنی هر غیر اروپائی و هر شهروند منتسب به مسلمان هدف است. دولتها نیز اسلامیون را به دو دسته “میانه رو” و “فاندمانتالیست” تقسیم میکنند، با “فاندمانتالیست”ها مشکل دارند و “میانه رو”ها را با بودجه کلان و مسجد و مراکز اسلامی پروار می کنند. مهاجران گریخته از سلطه ننگین اسلام سیاسی را دستجمعی “مسلمان” مینامند و برای آنها خان و امام بعنوان “نماینده” تعیین میکنند. این سیاست دول اروپائی یک منشا اصلی تروریسم و قتلهای بیشمار زنان و کودکان در همین کشورها و گتوهای اسلامی بوده است. این سیاست عواقب وحشتناک خود را طی دهه ها ببار آورده و یک منشا اصلی تقویت دستجات و احزاب فاشیستی و یک رکن تقویت راسیسم ساختاری هیئت حاکمه بوده است.
از نظر ما جرم امری فردی است نه جمعی. یک فاشیست وقتی به مردم عادی مسلحانه حمله و سلاخی میکند، وی را نه بعنوان اروپائی و آلمانی بلکه بعنوان یک مجرم مجازات میکنند. اقدام به قتل و ترور چه سازمانیافته از جانب یک گروه دست راستی تروریستی فاشیستی یا اسلامی و مذهبی باشد و یا یک اقدام فردی از سر استیصال و نفرت، در هر حال اقدام به قتل و ضرب و جرح افراد سیویل است و باید با فرد متهم و مجرم به همین عنوان بدون هیچ تبصره ای برخورد شود. در یک کشور نمیتوان چند قانون داشت و یا ملاحظات مذهبی و دینی را در برخورد به گروه های منتسب به مذهب خاص لحاظ کرد. این آپارتاید نسبیت فرهنگی است که عملکرد تاکنونی اش فی الحال عواقب وحشتناکی ببار آورده است.
اسلامیسم و فاشیسم از محصولات و نیازهای سرمایه داری معاصرند و در جدال قدرت قطبهای بورژوائی دوران ما ریشه دارند. برای یک پراتیسین کمونیست که تحقق امر آزادی و برابری و خوشبختی انسانها فلسفه تلاش روزمره اش را تشکیل میدهد، در این جدال درون طبقاتی فاشیسم و اسلامیسم، از نقطه نظر منافع اکثریت عظیمی که هیچ سنخیتی با فاشیسم و اسلامیسم ندارند، علیه هر دو مبارزه میکند و تلاش دارد آلترناتیو پیشرو و انقلابی خود را طرح و بمیدان بیاورد. بیشتر شهروندان اروپا، مردمی که علیه راسیسم و نفرت پراکنی ملی و مذهبی هستند، مردمی که از قتل عام و نسل کشی و میلیتاریسم و تروریسم به تنگ آمده اند، دل خوشی از سیاست دولتها و نیروهای اسلام سیاسی ندارند.
یک پلاتفرم آزادیخواهانه و سوسیالیستی از اصل برابری انسانها، رفع تبعیض در قوانین و جامعه، دفاع از حقوق و ارزشهای یونیورسال و جهانشمول شروع میکند. مخالفت سوسیالیستها با اسلامیزه کردن جامعه از دفاع قاطع و قدیمی شان از حق برابر شهروندان برای دسترسی به آموزش و پرورش سکولار، حقوق فردی و اجتماعی برابر، برابری زن و مرد، دفاع از حقوق کودک، دفاع از آزادی بیان و انتقاد، حق برابر شهروندی، مخالفت با هرگونه تبعیض و راسیسم و بسته بندی بخشهای مختلف مردم بر اساس هویتهای جعلی “ملی”، “مذهبی”، “اقلیت” و “اکثریت” ریشه دارد. ما پیشگامان مخالفت با سیاست مماشات با جنبش اسلامی در اروپا، مدافعین قدیمی دفاع از حقوق زنان و کودکان در کامیونیتی های اسلامی، برچیدن مدارس مذهبی، ممنوعیت حجاب کودک و حمل سمبلهای مذهبی در مراکز اداری و آموزشی هستیم. ما نه برای هویت “اقلیت” مسلمان و هر “اقلیت” و “اکثریت” دیگری ارزشی قائلیم و نه از نقد اسلام و جنبش اسلامی به بهانه تز راسیستی “اسلاموفوبی” کوتاه می آئیم. ما میگوئیم شهروندان را نباید براساس عقاید سیاسی و یا تعلق ملی و مذهبی و قومی و محل تولد دسته بندی کرد و برایشان چهارچوبهای متفاوت تعریف کرد. ما این آپارتاید اجتماعی و سیاسی را قبول نداریم. ما میگوئیم منزوی کردن راست افراطی و تروریسم اسلامی در گرو تامین حقوق برابر شهروندان و رفع تبعیض در تمام سطوح است. شهروندی که خود را بیرون سوخت و ساز اقتصادی و اجتماعی و سیاسی نمی بیند، هیچ توجیه واقع بینانه و اجتماعی برای گرویدن به گروههای تروریست اسلامی و یا نژادپرستان فاشیست ندارد.
هر تهاجم فردی، گروهی، دولتی به حق حیات و آزادی بیان و حقوق پایه فردی و جمعی محکوم است. ترور و تحجر اسلامی تنها فضا را برای فاشیستها و دولتها و نیروهای دست راستی آماده تر میکند. ما از ایرانیان آزادیخواه، اتحادیەهای کارگری، احزاب و سازمانهای چپ و مردم پیشرو و مترقی اروپا میخواهیم علیه فاشیسم و سیاستهای فاشیستی، علیه اسلام سیاسی و تروریسم اسلامی، پرچم نقد سیاست تاکنونی دولتها و دفاع از امر آزادی و برابری همه شهروندان را برافرازند. این تنها راه منزوی کردن فاشیسم و تروریسم دولتی و اسلامی است.
نه به فاشیسم، نه به اسلام سیاسی!
آزادی، برابری، حکومت کارگری!
تشکیلات خارج کشور حزب کمونیست کارگری – حکمتیست
١٣ژوئن ٢٠٢٤ – ٢٤ خرداد ١٤٠٣