به مناسبت ۲۵ نوامبر روز منع خشونت علیه زنان (باز نویسی) ـ ناصر بابامیری

در آستانه روز 25 نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان هستیم. خشونت علیه زنان  پدیده که در همه وجوه زندگی در دنیای معاصر هم تولید و باز تولید میشود. هر چند نسبت آن از کشوری به کشور دیگر یکسان نیست اما هنوز ابعاد آن آنقدر وسیع است که یکی از بغرنج ترین پدیده های دنیا سرمایه داریست و خود این سیستم انگلی در تداوم آن برای کنترل این ارتش عظیم که نصف جامعه بشری را تشکیل می دهد نقش دارد. خشونت و تحقیر زنان تنها محدود به حجاب و قوانین ضد زن آلوده به مذهب نیست که از زن برده و ابژیه جسنی میسازد، خشونت علیه زن تنها این نیست که چه بپوشد و چه نپوشد، چگونه حرف بزند یا نزند، کجا بخندد یا نخندد! خشونت علیه زنان تنها منحصر به خانواده نیست،  خشونت علیه زن تنها این نیست در مدرسه و دانشگاه میان آنان و همنوعانشان تفکیک جنسیتی راه می اندازند…خشونت علیه زنان حتی تنها در مراکز کار و زیست و خیابان نیست! خشونت علیه زنان پدیده ایست تبعیض آمیز و سیستماتیک است که  همه تار و پود زندگی جهان معاصر را فرا گرفته تا  زن را در موقعیت فرودست نشان دهد. میخواهد حتی مبارزاتش برای آزادی و رهایی از ستمی که بطور مضاعف در حقش انجام میگیرد را از بستر اجتماعی و طبقاتی و مبارزاتی با سایر همنوعانش برکشد و آنرا از پیمودن مسیر منطقی بازدارد.

هر چند این پدیده خشونت و تبعیض علیه زنان تا این مناسبات مزدی موجود باشد، آنرا در اشکال و ابعاد مختلف تولید و باز تولید و در همه وجوه زندگی سرایت می دهد اما مبارزات جنبش کمونیستی و کارگری مبارزه علیه وضع موجود و پایان دادن به بردگی مزدی با مرزبندی روشن با زنانه و مردانه کردن مبارزه، افقی را ترسیم و به پیش می برد گامهای موثری برداشته است که حتی قابل مقایسه به چند دهه پیش نیست! اگر در شش دهه پیش در گوشه ای دور دست از جهان و در خانواده ای سه، چهار خواهر همچون ستاره ای در آسمان کشور جمهوری دومینکن و در برابر یکی از هارترین رژیمهای وحشی سرمایه داری زمان خود رافائل تروخیو با قامتی استوار جانفشانی کردند و درخشیدند، دیگر کسی نمی تواند انکار کند، طی چند دهه بعد از آن اگر نتوان گفت در هر خانواده ای اما می توان گفت در هر کارخانه و کارگاه و محله ای از شهر، و روستاها ده ها و صدها نمونه انسان بمراتب پیشروتر از خواهران میرابال داریم، هزاران هزاربار از پاتریا، مینرا و ماریا و چه بسا مردان آزاده به مصاف آمده اند و هر کدام بنحوی شایسته تر در نبرد علیه حافظان مناسبات سرمایه داری درخشیده اند.

یعنی در هر کشوری ده ها هزار کارگر و انسان فرودست و انقلابی علیه این مناسبات اعم از زنان و مردان آزاده داریم که برای خلاصی از طوق بردگی و تحقق آزادی و برابری نبردکنان در مبارزه بی امان بسر می برند . گر چه این صف عظیم بدلیل متشکل نبودن در تشکلهای مستقل و خصوصا حزب کمونیستی خویش هنوز پراکنده اند و در قامت یک طبقه رهبری کننده ظاهر نگشته اند، که به جنبشی برای خود تبدیل شود، اما این جنبش کمتر سازمانیافته همه مرزها و محدودیتها و تمایزات جنسیتی را که سهل است درنوردیده بلکه می رود تا همه مرزهای ملی، قومی، مذهبی و نژادی ساخته دست این مناسبات نابرابر را در هم بکوبد. کمااینکه طی سالهای اخیر در ایران، ترکیه، عراق، سوریه، افغانستان، پاکستان و هند، نپال، …تا سایر کشورها در دیگر قاره های جهان اعم از آفریقا تا کشورهای آمریکای لاتین نظیر، مکزیک، برزیل، شیلی، ونزوئلا …..و خود اروپا سالانه شاهد حضور فعالانه هزاران، و میلیونها چهره کار کشته کمونیست و سوسیالیست و آزادیخواه کوشاتر از خواهران میرابال و همسرانشان بوده و هستیم که به نماد ایستادگی در برابر خشونت علیه زنان تبدیل شده اند.

همین خیزشهای دی ماه 96 و آبانماه 98 و 1401 در ایران مصداق عینی این واقعیت است که ما شاهد حضور و جانفشانی هزاران زن و مرد انقلابی رزمنده و آگاه و بمراتب مبتکرتر از شش دهه گذشته در قامت لیدرها میباشیم که از خواهران میرابال و از همسران آنها پدرو، مونولا و لئوناردو پیشرو تر و در جنگ تمام عیار با رژیمی هارتر از رژیم رافائل تروخیو دومیکن چقدر شکوهمند رزمیدند.

در خیزش اخیر زنان و مردانی که با دست خالی و مشتهای گره کرده و ساده ترین ابزارهای دفاع از خود بیش از هفتاد روز آزگار در برابر رژیمی که از هوا و زمین آنها را به گلوله بست، و با تانکها در خیابانها سنگر بندی کرده بودند، ایستادند و جلوه های باشکوهی از خود نشان دادند.

کمااینکه در تمام شهرهای ایران زنان بدور از هر گونه تمایز جنسیتی از سازمان دهندگان و پیشقراولان جدال و پیکار با رژیم تا دندان مسلح بودند! این خیزشها گر چه به پیروزی نهایی دست نیافتند، اما نشان دادند همه مظاهر ارتجاع و الگو و نمادهای اسلامیستی، و هر آنچه را رنگ و بویی از مظاهر کهن و ارتجاع بر خود دارد و به مانعی بر سر راه رشد و پیشرویشان تبدیل شده را میخواست در هم بکوبد. و صدها جلوه با شکوه، در خوزستان، اصفهان، تهران، کردستان، تبریز … از هوشیاری، ابتکارات، جسارات انقلابی، نظیر زنان کمونارد در پشت دیوار های باستیل را در برابر حافظان نظم موجود در کنار سایر همنوعان و همرزمانشان از خود نشان دادند که در تاریخ مبارزات برای همیشه ثبت گردید. سنگرهایی در این خیزشها فتح گردید، که رژیم برغم تشدید کردن ماشین سرکوب و برپائی چوبه دار جهت مرعوب ساختن جامعه هنوز نتوانسته آنها را باز ستاند و در پشت آخرین خاکریزهای حفظ بقای خود سنگربندی کرده است!

ما در اثنایی به پیشواز روز جهانی منع خشونت علیه زنان می رویم که در بخش عمده کشورهای پیشرفته سرمایه داری دستاوردهای جنبش کمونیستی و کارگری را که حاصل چند قرن مبارزه و جانفشانی در برابر حافظان سرمایه داری بوده، در عریانترین اشکالش توسط دولتهای فاشیست مورد تعرض قرار قرار گرفته  و یکی یکی این دستارودها در حال پس گرفتن آنند. امسال در اثنایی به پیشواز روز جهانی منع خشونت علیه زنان می رویم که تبعیض و آپارتاید فزاینده در عرصه اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، نابرابری در عرصه های شغلی و کاریابی، نابرابری دستمزد در برابر کار یکسان با دیگر همنوعانشان هنوز مانع راه این ارتش عظیم و متشکل شدنشان در صف طبقاتی و سیاسیشان می باشد و بورژوازی جهانی از این سنگر هم علیه زنان در پیشرفته ترین کشورها استفاده می کند.

بنا به گزارش سالانه حتی مدیا طبقه حاکم در اسپانیا تنها در فاصله سال 2020 تا کنون بالغ بر 27 هزار مورد از خشنوت علیه زنان رصد شده است. البته بعید بنظر می رسد این آمار خشونت، بی حقوقی و فرودستی در محیط کار که زنان در مبارزه روزمره برای احقاق حقوقشان با آن مواجه می باشند را نیز منکعس کند، یا خشونتهای شدیدا خانگی که در هیچ جایی رسانه ای نمی شوند مگر وقتی به مرگ آنها بیانجامد! گزارشهای سالانه در آلمان نیز حاکی از اینست میزان خشنونت علیه زنان در محیط کار و خانه ها رو به افزایش است. آقای ترامپ یکی از سرمایه داران نامدار دنیای بیزنس آمریکا از حزب جمهوری خواهان که همزمان یک چهره عریان فاشیست است، در لیگ طرفداری از مردانی که به آزار جنسی مشهورند قرار دارد و سرمایه داری که برای دور دوم ریاست جمهوری آمریکا را اشغال کرده است! پرونده خشونت علیه زنان و آزار جنسی  سران دولت بریتانیا هم که هر ساله خبرساز میشود، صف درباریان تا آخوی شازده را هم درنوردیده و رتبه مافیای پرنو و “لیگ برتر” آزار جنسی را نیز بخود اختصاص داده است. اینها تنها و تنها گوشه ای از سیمای کریه این مناسبات بورژوازی را در اینسوی و آنسوی جهان در خشونت سیستماتیک علیه زنان را بنمایش میگذارد.

سخن آخر!

اگر هنوز تناسب قوای مبارزاتی در سراسر جهان آنچنان قدرتمند نیست که دنیای طبقاتی کنونی را از بیخ و بن بر افکند و به این توحش و بربریت که جهان را فرا گرفته پایان دهد؛ اگر هنوز تناسب قوا بنفع صف آزادیخواه و برابری طلب و کمونیستی و کارگری چنان قدرتمند نیست که جلو میلیتاریزم و نسل کشی در اوکراین و فلسطین و لبنان و کشورهای آفریقایی را بگیرد که که بیشترین قربانیان آن را زنان و کودکان تشکیل می دهند؛ اگر هنوز تناسب قوای مبارزاتی در اینسو و آنسوی جهان آنچنان قدرتممند نیست که دست دولتهای اشغالگر منطقه ای و جهانی و دو قطب تروریسم اسلامیستی و دولتی را از سر جوامع کوتاه کند و زنان که مدام مورد ستم مضاعف میباشند، یک بار برای همیشه در جایگاه و منزلت والای انسانی خود قرار گیرند، اما راهی نداریم جز مبارزه انقلابی برای تحقق آن. این روزها در ایران شانس اینکه تناسب قوا بنفع کارگر و کمونیزم تغییر کند، کم نیست و زیاد است. تحقق این امر گره خورده به اینکه کارگران بمثابه طبقه و رهبر کل جامعه عرض اندام کنند و این رژیم ننگین سرمایه داری و نیروهای اسلامیستی و قومی را به شیوه انقلابی از سر راه بردارد. و فردا در جاهای دیگر منطقه و جهان. تنها و تنها کمونیزم است، میتواند همه بندهای اسارت و بردگی را که این مناسبات استثمارگرانه مزدی در طول تاریخ اینجا و آنجا بر گردن بشریت انداخته و خواسته آنرا ازلی و ابدی جلو دهد، از هم بگسلد و جهان وارونه را بر قاعده برگرداند!

برافراشته باد پرچم آزادی زن!

زنده باد جنبش کمونیستی و کارگری!

ناصر بابامیری

20.11.2025

About admin

Check Also

حذف بیمه ی تکمیلی آسیب زا نیست، خود بیمه ی تکمیلی یا تحمیلی آسیب زا است! ـ امیر جواهری لنگرودی

Maghale_Karghari_Azar1404_Amir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *