تقلیل گرایی ضد امپریالیستی یا مغلطه امپریالیستی؟، پیام رژیم چنجی کنفرانس “حقوق بشر” در اسلو ـ آذر ماجدی

هفتۀ پیش کنفرانسی در شهر اسلو توسط سازمان حقوق بشر ایران تحت عنوان “حقوق بشر در ایران پس از جمهوری اسلامی” با شرکت تعدادی از نمایندگان سازمان های سیاسی ایرانی در خارج کشور سازمان یافت. این کنفرانس با واکنش های بعضا تند و منتقدانه از جانب فعالین سیاسی چپ روبرو شد که بنوبه خود با پاسخ تند و شدیدا دفاعی مدافعین کنفرانس مواجه گردید.

چرا کنفرانسی با تمّ حقوق بشر چنین واکنشی هایی را برانگیخت؟ مساله بر سر حقوق بشر نیست. حقوق بشر حجابی است که بر هدف اصلی کشیده اند. موضوع کنفرانس “حقوق بشر در ایران پس از جمهوری اسلامی” با یک سیاست قوم گرایانه است و همچنین دست به سوی “جامعه جهانی” بخوان! آمریکا و دولت های غربی دراز می کند. “و از جامعه جهانی می‌خواهیم که سکوتشان را بشکنند و برای جلوگیری از ادامه موج اعدام‌ها، اقدام فوری و مؤثر انجام دهند.” بوی سناریوی سیاه در بیانیه شان مشام را می آزارد. این بروشنی نشان می دهد که فراهم کردن ملزومات و آماده کردن اذهان برای رژیم چنج هدف این کنفرانس است. زمان و شرایط ژئو پولتیک کنونی جهان و منطقه نیز به این مساله مهر تائید می زند. در شرایطی که آمریکا و اسرائیل با صراحت از حمله نظامی به ایران و تلاش برای رژیم چنج سخن می گویند، مدت کوتاهی پس از حمله وحشیانه هر دو کشور به ایران که به مرگ بیش از هزار نفر منجر شد و در شرایطی که تلاش های بسیاری بویژه طی سه سال اخیر،  توسط دولت های غربی و اسرائیل برای رهبر سازی و چهره سازی برای مردم ایران در جریان بوده است، کنفرانسی درباره حقوق بشر پس از جمهوری اسلامی توسط یک ان جی او که از جریانات مختلف مرتبط با امپریالیسم آمریکا فاند می گیرد، زنگ خطر ها را بصدا در می آورد.

این ادعا که ما یک سازمان حقوق بشری هستیم و علیه اعدام و بدون هیچ هدف پوشیده تلاش می کنیم، ساده لوح فرض کردن جامعه ایران و جنبش سیاسی چپ است. دقیقا این واقعیت که پس از سه سال تلاش منظم و فشرده برای رهبر سازی و چهره سازی هنوز دست شان خالیست، نشان می دهد که شرایط برای تحمیل یک رژیم چنج به مردم ایران بعنوان دولت خود مردم (مثل سال 1357) بسیار پیچیده است. در این سه سال هر چی جایزه در فیلم و هنر و مُد وجود دارد را به  ایرانی های از نظرشان مستعد و همراه داده اند. دومین جایزه نوبل را هم سال پیش به یک زن فعال سیاسی ملی– اسلامی سابق تقدیم کردند؛ ولی هنوز دست شان خالیست. نقشه اسرائیل برای لانسه کردن رضا پهلوی (“فرزند کورش”!) و فاشیست های ایرانی نیز توسط روزنامه هارتص افشاء شد. همه چی روست. مستاصلانه دارند آلترناتیو سازی می کنند؛ قرار است یک رژیم چنج دیگر را به مردم ایران بیاندازند. اما کارشان پیچیده است. زیرا جامعه ایران از نظر سیاسی دارای قطب بندی های معین شناخته شده است. آرمان و خواست چپ و سوسیالیستی در جامعه قوی است.

 ایران 1404 با ایران 1357 تفاوت های جدی دارد و دنیا پروژه های خونین رژیم چنج بسیاری را در این 40 و چند سال تجربه کرده است. اینجاست که نقش چنین ان جی او هایی برجسته می شود. نقش ان جی او های حقوق بشری، دموکراسی خواه، فمینیست و سکولاریست اکنون دیگر کاملا افشاء شده است. اینها کارشان فضا سازی عمومی است تا روز مبادا که وارد صحنه فعالتر شوند. کارشان ظاهرا خیرخواهانه است. اما هدف شان پلید است. زمان این کنفرانس نه فقط از نظر نزدیکی به جنگ 12 روزه، بلکه یک هفته بعد از جایزه نوبل به رهبر رژیم چنجی ونزوئلا در همان کشور نروژ کمی زیادی تصادفی بنظر می رسد. در ونزوئلا در آخر مرحله اند، در مورد ایران هنوز اپوزیسیون پراکنده تر بنظر می رسد. کنفرانس حقوق بشر وظیفه اش آماده سازی است.

نکته ای که برای مهندسین رژیم چنج در همان ماه های اول خیزش انقلابی سه سال پیش روشن شد، فضای چپ حاکم در ایران است. کنفرانس جرج تاون این را به خوبی نشان داد. ایران بنگلادش نیست که بعد از یک شورش چند روزۀ جوانان رژیم چنج سازمان یافت؛ ایران تایلند نیز نیست. در آنجا هم بر دوش شورش جوانان رژیم چنجی سازمان دادند. از اینرو وزنۀ ان جی او های حقوق بشری بیشتر می شود. جلب و دخیل کردن برخی سازمان های با عنوان چپ اهمیت بیشتری می یابد. دو سال پیش تلاش کردند یک “سازمان کارگری” به نام “کنفدراسیون کار ایران” بسازند و به طبقه کارگر ایران بیاندازند. با الگوی سازمان سولیداریتی لهستان دست بکار شدند. در آلمان، با حمایت بزرگترین اتحادیۀ کارگری آلمان د. گ. ب. یک سازمان عمیقا پرو اسرائیل که خط دولت را پیروی می کند و نسبت به کارگران مهاجر سیاست راسیستی دارد  و با کمک های مالی یک سازمان خیریه که توسط دولت آلمان بنیان گذاشته شده این سازمان اعلام موجودیت کرد. اما افشایشان کردیم. دست شان را رو کردیم و این پروژه هنوز پا نگرفته خاموش شد.

از نظر سیاسی اجتماع این فعالین دست راستی همراه با دو سازمان اسما چپ، حزب موسوم به کمونیست کارگری و کومه له- سازمان کردستان حزب کمونیست ایران تلاشی جدید برای آبرو و اعتبار خریدن است. این دو حزب قرار است برای سلطنت طلبان فاشیست و چهره های فاشیست قومپرست مخلص اسرائیل و آمریکا چون عبدالله مهتدی اعتبار بخرند. چاپ عکس هایشان در حال خوش و بش کردن نیز در این جهت است. طنز تاریخ. عبدالله مهتدی و حمید تقوایی سی سال پیش بدنبال پرش عبدالله مهتدی بر ارابۀ رژیم چنج در عراق بالاجبار از یکدیگر جدا شدند. اما سرنوشت دوباره در کنار هم قرار شان داده تا در سناریوی سیاهی که آمریکا با پیشتازی اسرائیل برای مردم ایران کشیده است نقش بازی کنند.   .

بحث بر سر مجازات اعدام نیست. تشکیل این کنفرانس و قرار دادن این افراد کنار هم در حال خوش و بش و شراب نوشیدن به سلامتی “دوران گذار” پس از جمهوری اسلامی (بخوان! سناریوی سیاه رژیم چنج) و پخش اخبار و گزارشات و عکس های آن هدف اصلی است. این ساده لوحانه است که در شرایط کنونی منطقه و جهان، پس از رو شدن نقشه ها و تلاش های رژیم چنجی و پس از اینهمه دفاعیۀ ضرورت و مطلوبیت رژیم چنج در ایران این کنفرانس را یک کنفرانس مشورت و بحث قلمداد کرد. این تلاش ها آشکارتر از آنست که حتی نیاز به جستجو و تعمق زیادی باشد. دارند نزدیکی شوم شان در پروژه رژیم چنج را در هیاهوی همکاری در دوران گذار جشن می گیرند و به ما درس “تمدن”، “تولرانس”، “باز اندیشی” و “اجتماعی بودن” می دهند.

در این میان بویژه برخی پاسخ ها به منتقدین جالب توجه است. طبق معمول به مغلطه و شانتاژمتوسل شده اند. از “تقلیل گرایی ضد امپریالیستی” سخن رفته است. لفظ دهان پر کنی است. ولی فقط همین است. توخالی است. انزوا طلبی و “منزه طلبی” را نقد کرده اند. “تقدس گرایی سیاسی” را به ریشخند گرفته اند. یک لفظی که ظاهرا در ح ک ک و حواشی آن بسیار محبوب است تشبیه منتقدین راست گرایی شان به “کاهن های سرخ پوش معابد” است. تصور می کنند که تشبیه ای هوشیارانه و مبتکرانه است. چپ و راست این لفظ را بسوی منقدین راست رویشان پرتاب می کنند. راستش به یک جوک بیشتر شبیه است تا نقدی سیاسی.

این کنفرانس قرار است درجه حرارت آب را تست کند. واکنش ها را بررسی کند. این اولین بار است که چنین جمعی تشکیل شده است. یک تست است. اما دست شان سریعا رو شد. به جامعۀ ایران نمی توان بسادگی یک رژیم چنح را انداخت. هیچیک از این جریانات دست راستی مزدور شانسی ندارند. تمام این تلاش ها باید افشاء شود. تنها راه برای دستیابی به یک جامعه ای که آزادی و برابری مردم را برسمیت می شناسد سازماندهی یک سرنگونی انقلابی است. سازمانیابی گسترده مردم برای یک مبارزه آگاهانه برای به زیر کشیدن جمهوری اسلامی بدون دخالت نیروهای امپریالیستی.

آذر ماجدی

24 اکتبر 2025 – اول آبانماه 1404

About admin

Check Also

حذف بیمه ی تکمیلی آسیب زا نیست، خود بیمه ی تکمیلی یا تحمیلی آسیب زا است! ـ امیر جواهری لنگرودی

Maghale_Karghari_Azar1404_Amir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *