17 اکتبر روز ریشه کنی فقر نیست؛ روز کتمان علت فقر است ـ منشور آزادی، رفاه، برابری
در سال ۱۹۹۲ سازمان ملل متحد ۱۷ اکتبر را «روز جهانی ریشهکنی فقر» نامید. ۱۷ اکتبر روزی بود که ۱۰۰هزار نفر از مردم پاریس در سال ۱۹۸۷ گرد آمدند تا به فقر اعتراض کنند. رهبر این حرکت کشیشی به نام ژوزف رزینسکی و محل این اجتماع میدان «تروکادرو»ی پاریس بود که به میدان «حقوق بشر» معروف است، زیرا اعلامیه جهانی حقوق بشر در آنجا امضاء شده است. رزینسکی فعال حقوق بشر بود که در ۱۷ اکتبر ۱۹۸۷سنگ یادبود میدان حقوق بشر پاریس را رونمایی کرد، سنگی که روی آن نوشته شده «هر جا فقر شدید وجود دارد حقوق بشر پایمال میشود. وظیفه جدی ماست که به کمک یکدیگر به این حقوق احترام بگذاریم». رزینسکی در ۱۹۸۸ از دنیا رفت. ۴ سال پس از درگذشت او سازمان ملل به یاد او و با استناد به سنگنوشته میدان حقوق بشر پاریس ۱۷ اکتبر را «روز جهانی ریشهکنی فقر» اعلام کرد.
دست نامرئی خیلی کارها میکند؛ هم حقایق را برملا میکند و هم بر آنها سرپوش میگذارد. دست نامرئیِ بازار – بهگفته آدام اسمیت – راز استثمار کارِ مزدی و فقر اکثریت انسانهای جامعه سرمایه داری را برملا کرد و اکنون نیز دستی نامرئی کلیسا را به سازمان ملل پیوند زده تا با همدستی یکدیگر همان حقیقت برملاشده از سوی دست نامرئیِ بازار را کتمان کنند و فقر انسانها را به جای استثمار بشر توسط بشر به نقض حقوق بشر نسبت دهند. حقوق بشر مسئلهای است مربوط به رهایی سیاسی انسانها، حال آنکه مشکل فقر فقط و فقط با رهایی اجتماعی انسانها حل میشود. رهایی سیاسی فقط مقدمه رهایی اجتماعی است، نه بیشتر. در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی انسان از نظر سیاسی رها شده بی آنکه از نظر اجتماعی- اقتصادی رها شده باشد. یعنی در اروپا و آمریکا مردم، بهصورت کامل یا ناکامل، از حقوق انسانی و حقوق شهروندی برخوردارند، اما فقر همچنان وجود دارد، زیرا در آنجا جامعه از نظر اجتماعی- اقتصادی رها نشده است. رهایی سیاسی انسانها را صرفا به شکل صوری یا حقوقی با هم برابر میکند، و در واقعیت جامعه انسانها همچنان نابرابرند؛ اقلیت کوچکی صاحب ثروتهای عظیماند و اکثریت بزرگی با فقر دست و پنجه نرم میکنند. در ایران، به دلایل تاریخی، جامعه نه از نظر سیاسی رها شده و بهطبع نه از نظر اجتماعی- اقتصادی، بهطوری که رهایی سیاسیِ جامعه به جزئی از مبارزه برای رهایی اجتماعی تبدیل شده است. بنابراین، نسبت دادن فقر به نقض حقوق بشر حتی در مورد جامعهای چون ایران، که در آن اکثریت انسانها علاوه بر اینکه کیلومترها زیر خط فقر زندگی میکنند فاقد حقوق انسانی و شهروندی نیز هستند، دروغ محض است، چه رسد به فرانسه که در آن نه فقر انسانسوز ایران وجود دارد و نه برهوت ایرانیِ لگدمال شدن و بیاحترامی به حقوق انسانی و شهروندی. فرانسه مهد حقوق بشر است و در واقع نه تنها در اروپا بلکه در کل جهان پرچمدار حقوق بشر است. بنابراین، وقتی حتی در مهد حقوق بشر نیز فقر وجود دارد دیگر نمیتوان علت این پدیده را به نقض حقوق بشر نسبت داد. سازمان ملل با نسبت دادن فقر به نقض حقوق بشر شیپور را از سر گشادش زده و به این ترتیب نه فقط رابطه اجتماعی سرمایه را بهعنوان علت واقعیِ فقر از دیدهها پنهان کرده بلکه با فراخواندن کشورها به کمک به فقرا از طریق برنامههای سازمان ملل تمام انسانهای فقیر دنیا را مورد تحقیر و توهین قرار داده است. گواه صادق این ادعا که کمک کشورهای عضو سازمان ملل نمیتواند هیچ کمکی به حل مسئله فقر بکند ناکامی تصمیم مجمع عمومی در سال ۲۰۰۰ است. در این سال، که نشست هزاره مجمع عمومی سازمان ملل برگزار شد، کشورهای عضو تصمیم گرفتند تا سال ۲۰۱۵ جمعیت انسانهایی را که کمتر از یک دلار در روز درآمد دارند به نصف برسانند. اکنون آمار خودِ سازمان ملل نشان میدهد که این جمعیت نه تنها نصف نشده بلکه بیش از پیش شده است. علت این افزایش تصاعدیِ فقر هم روشن است: آتش سوزان جهنم سرمایه داری شعلهورتر شده و دامن شمار هر چه بیشتری از انسانها را گرفته است.
۱۷ اکتبر روز جهانی ریشهکنی فقر نیست؛ روز جهانیِ گرداندن کاسه گدایی برای «کمک» به انسانهایی است که نظم طبقاتیِ حاکم بر دنیا آنان را به فقر و سیهروزی کشانده است. اقدام سازمان ملل برای اعلام این روز به عنوان «روز جهانی ریشهکنی فقر» هم عوامفریبی است، زیرا بر عامل اصلیِ فقر یعنی خرید و فروش نیروی کار سرپوش میگذارد و آن را به دروغ به نقض حقوق بشر نسبت میدهد، و هم شأن و کرامت انسانها را در هم میشکند و نابود میکند، زیرا برای آنان کاسه گدایی به دست میگیرد.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۱۷ اکتبر ۲۰۲۴ – ۲۶ مهر ۱۴۰۳