مرگ رئیسی و کاروان عزاداران حکومت اقلیم کردستان عراق ـ همایون گدازگر
احزاب حاکم و مقامات بلند پایه حکومت اقلیم کردستان عراق همیشه چاکرومخلص مرده وزنده سردمداران آدم کش جمهوری اسلامی بوده اند . شیون وزاری روزهای اخیرشان بمناسبت “ضایعه “ ای که جمهوری اسلامی با از دست دادن رئیسی قاتل و همراهان متحمل شده است را نمی توان در زرورق “حسن همجواری”ً و “ مناسبات “ دوکشور همسایه “ و غیره پیچید . نزدیکی اینها به جمهوری اسلامی از جنس نزدیکی حزب الله لبنان و حشدشعبی وحماس ومقاومت اسلامی عراق به جمهوری اسلامی است . ناسیونالیسم و مذهب پشت وروی یک سکه اند. در قلمروهای تحت حاکمیت این جریانات تروریست اسلامی در این سالها به اندازه شهرهای سلیمانیه واربیل برای قاسم سلیمانی جنایتکار عزاداری و گریه وشیون و سالگرد مرگ برپانشده است و سابقه جنایتهایش در منطقه بعنوان قهرمانی و رشادت جار زده نشده است. جای شک است که سالگرد هرساله مرگ خمینی جلاد از جانب این جریانات اسلامی در بغداد وبصره و دمشق و بیروت ، مثل شهرهای سلیمانیه واربیل وکرکوک چنین باشکوه برگزار شده باشد. داستان روسری دار کردن صدها دختر نوجوانرا به بهانه سالگرد انقلاب ۵۷ ، بغیر از اقلیم کردستان در منطقه تحت نفوذ کدام نیروی اسلامی تحت حمایت جمهوری اسلامی دیده ویا شنیده شده است ؟ نیروهای امنیتی همین حکومت کردی مصطفی سلیمی زندانی سیاسی فراری از زندان سقز را دستگیر کرده وتحویل جمهوری اسلامی دادند و بلافاصله بوسیله جمهوری اسلامی اعدام شد. همین اقدام ضد بشری که قلب هر انسان نوعدوستی را بدرد می آورد ، برای مردود شمردن و نفرت از ادعای دروغین دفاع از مردم کرد و جنبش کردایه تی ازجانب این حکومت فاسد کافی است. از ترور صدها نفر از اپوزیسیون جمهوری اسلامی با تبانی ودر مناطق تحت نفوذ این دارودسته حاکم که بگذریم، فشار وعملا تعطیل کردن فعالیت نیروهای اپوزیسیون ایرانی در خاک اقلیم کردستان عراق برای راضی نگهداشتن دولت دوست وبرادر جمهوری اسلامی، همه و همه از برکات دولت خودی در کردستان عراق است .
ناسیونالیسم و مذهب همزاد همدیگر و مروج عقب ماندگی و کهنه پرستی در جامعه اند، همیشه از یکدیگر نیرو می گیرند و بیکدیگر سواری می دهند. تمام احزاب ناسیونالیست کرد در کشورهای منطقه تاریخی مملو از خویشاوندی با مذهب و خدمت به اسلام سیاسی را در پرونده خود دارند. فاصله اشان از اسلام سیاسی یک وجب بیشتر نیست، در صورتیکه ببازی گرفته شوند حاضرند سیاستهای جنایتکارانه هر حکومت مذهبی را دنبال و اجرا کنند. اگر بهانه پوچ حاکمان اقلیم کردستان در هم مرز بودن و همسایگی با جمهوری اسلامی توجیه آنها برای دریوزگی در بارگاه جمهوری اسلامی است، چه چیزی بجز خویشاوندی مشترک با ارتجاع مذهبی، مظلوم کوبانی در کردستان سوریه وپ ک ک و اقمار آن را مجبور به تسلیت گفتن و اشک ریختن برای مرگ یک جلاد شناخته شده کرده است؟
تحت حاکمیت احزاب ناسیونالیست در کردستان عراق جامعه کردستان هرروزه بیشتر در منجلاب مذهب و خرافات و قتل عام و فرو دستی زنان فرو می رود. گرچه حجاب اجباری نیست، اما می رود که عمومی بشود. حساب پ ک ک و حواشی آن از قبیل کنفدراسیون جوامع کردستان ( ک .ج.ک ) که مرگ ابراهیم رئیسی را به جمهوری اسلامی تسلیت گفته است وشاخه های دیگر آن، در خویشاوندی با اسلام سیاسی و مشخصا جمهوری اسلامی، روشن تر از آن است که احتیاج به افشا کردن باشد. تبلیغ علنی این جریان ودفاع علنی آنها از ارتجاع مذهبی بغیر از اشاعه خرافات در کردستان، می تواند از آنها یک نیروی خطرناک و پشتیبان جمهوری اسلامی در دل تحولات آتی کردستان بسازد .
در مراسم عزاداری قاضی مرگ، همانطور که نچیروان بارزانی در مراسم تحلیف رئیسی گفت “ ماخودمان بخشی از جمهوری اسلامی هستیم “ . در واقع این روزها “خودشان “صاحب عزا هستند. بهمین خاطر است که مانند دیگر کشورها به فرستادن پیام تسلیت و یا شرکت یک مقام حکومتشان در مراسم عزاداری بسنده نکرده اند، کاروان راه انداخته اند، کاروانی شامل تمام مقامات بلند پایه، از رئیس اقلیم گرفته تا رئیس دولت ومعاونین آنها تا وزیر داخلی که طبعا بوسیله دههامقام ریز و درشت دیگر همراهی می شوند. مسعود بارزانی رهبر اصلی حزب بارزانی قبل از همه مراتب نگرانی خود را بعرض جمهوری اسلامی رسانده بود .
این اقدام بیشرمانه و و قیحانه سردمداران احزاب بارزانی و طالبانی از همنوایی و ماتم گرفتن با قاتل هزاران زن ومرد بی گناه و مبارز جامعه کردستان وایران دهن کجی به مردم کردستان ومبارزات چهل و چند ساله آنها و در ردیف ایستادن در صف قاتلین مردم کردستان است. همدردی حاکمان فاسد حکومت اقلیم کردستان و تعزیه گردانی آنها در سوگ یک جنایتکار و قاتل با سابقه در انظار و درمقابل چشم مردم زخم دیده و جگر سوخته ایران وکردستان، انگشت گذاشتن در خون این جانباختگان و کولبرانی است که هر روز بوسیله جمهوری اسلامی بخاک می افتند .
در حالیکه مردم در ایران و کردستان با ابراز شعف وشادمانی به استقبال به درک واصل شدن قاتل فرزندانشان می روند، رهبران حکومت کردی، دوش بدوش دشمنانشان، مردم معترض کردستان را به سخره می گیرند و به این ترتیب پوچی ودروغ بزرگ ناسیونالیسم در دفاع از مردم کرد را به نمایش می گذارند .
اما باید دانست ایستادن در صف قاتلان مردم ایران وکردستان، که بیش از ۴۵ سال است علیه یک رژیم قصی القلب و جنایتکار می جنگند و جانهای عزیزی در این راه از دست داده اند، بی جواب نخواهد ماند. جامعه ایران آبستن تحولات عظیم وزیرو کننده ای است که سرنگونی جمهوری اسلامی پیش شرط اصلی آن است. با شروع قیام وانقلاب مردم ایران وکردستان، حاکمیت همپالگیهای جمهوری اسلامی در کل منطقه به خطر خواهد افتاد و زمان آن فراخواهد رسید که وابستگان رژیم هار اسلامی دربرابر اعمال ضد مردمی اشان در مقابل مردم زجر دیده جوابگو باشند و حساب پس بدهند .
همایون گدازگر
سوم خرداد ۱۴۰۳
۲۳ مه ۲۰۲۴