جشنواره کارگری روز جهانی کارگران جهان در زندان ـ عباس منصوران
زنان زندانی سیاسی در دخمهها و بندهای پایتخت زندانهای سیاسی جهان، جشنوارهی جهانی طبقه کارگر را با شور و شعر و سرودهای کارگری و انقلابی، با شکوهی تاریخی، برگذار کردند. برپایی بزرگداشت این روز همبستگی و مقاومت در زندانها همیشه، به هر شیوه با ابتکارهای گوناگون حتا در سالهای حکومت شاهنشاهی و به ویژه سالهای خونینِ۱۳۶۰ در سکوت اجباری هم حتا، اما با جوشش انقلابی برگذار میگردید؛ اما برگذاری این روز و به این درخشانی در اردیبشهت ماه سال ۱۴۰۳ رویدادیاست تاریخی و ماندگار. این جشنوارهی باشکوه در بندهای زنان و مردان، نشانهی مقاومت، امید، رزمندگی، اراده، آگاهی و دربردارندهی پیامی تاریخی و طبقاتی به بیرون و جامعه و نیروهای سیاسی متعهد و مسئول است. بدون شک در زندانهای دستگرد و دخمهایی که توماج کارگران در آن اسیر است، درعادل آباد و کارون، در وکیلآباد و دیزل آباد وهمهی اسلامآبادهای سراسر ایران، از سوی کارگران از جمله معلمین و فرهنگیان، فعالین کارگری و سوسیالیستی، زنان و مردان اسیر، روز جهانی کارگری را به نشانهی شیپور آگاهی، بزرگ داشتند.
با چنین شجاعت و اراده و روحیهای است که زندانیان سیاسی زن در زندان اوین، در روزهای۱۲ تا ۱۴ اردیبهشت برای گرامیداشت و پیام انقلابی روز جهانی کارگران، برگذار کردند. زنان سیاسی، دراین جشنوارهی سه روزه، زنان، با سرودهای کارگری، به اجرای نمایش و تئاترهای کارگری، سرود انترناسیونال، سرودهای بهاری و آفتاب، تاریخچه و انگیزه و پیام اول ماه می، ارزیابی از جنبش کارگری، سازمانیابیها و ساختارها، و خواستهای طبقه کارگر و حکومت شوندگان پرداختند. زنان سیاسی در اوین با استفاده از روزنامههای باطله و با طراحی و نقاشی، خواستهای کارگران را بهصورت کلاژی تاریخی و مستند به نمایش گذاردند.
تئاتر مستند «گِلههای کارگری از چرخ ستمگری» با الهام از نمایشنامهی «عباسآقا، کارگر ایرانناسیونال» آفرینشی از سعید سلطانپور از جمله نمایشنامهای بود که در اوین به نمایش درآمد. سعید سلطانپور، فدایی، شاعر انقلاب کارگری، نمایشنامهنویس، کارگردان و بنیانگذار نمایشنامههای خیابانی و کارگری، در۳۱ خرداد۱۳۶۰ به همراه بیش ازصد تن از مبارزین سیاسی در اوین تیرباران شد.
زنان زندانی، در دومین و سومین روز این جشنوارهی کارگری، به موضوع سازمانیابی و ساختارهای موجود کارگران و به تاریخچه اول ماه می، و پیرامون سینما و نمایشنامه و تئاتر و شعر و ادبیات کارگری به گفتگو نشستند.
در راستای این برگزاری باشکوه، مردان زندانی سیاسی در بند چهار زندان اوین، که امروزه به بند کارگران پیشتاز و فعالین کارگری و نمایندگان کارگران اتوبوسرانی تهران و حومه، شورای کانونهای فرهنگیان و… تبدیل شده، روز جهانی کارگران و روز فرهنگیان و معلمان را به جشنواره ی کارگری و مقاومت تبدیل کردند. زندانیان سیاسی و کارگری در اوین، با اعلام پشتیبانی از مقاومت زنان در خیابانها و زندانها، از شرایط کودکان کار، بازنشسته گان و حقوق پایمال شدهاشان، کولهبران و سوختبران و فرودستان و بیکاران به گفتگو پرداختند.
این برگذاری با چنین گستره و درونمایه و پرداختی، هرچند با هزینههای سنگین شکنجه و فشار همراه خواهد بود، اما گامی است انقلابی که به تاریخ جنبش انقلابی نگاشته شد و باید پشتیبانی شود. این مقاومت و درعین حال، پیشرویِ سنگر به سنگر مقاومت، در پیوند با خیابان، با مقاومت پیروزمند تا پای جان دختران، که سرافرازانه دربرابر تهاجمهای شیمایی حکومت اسلامی بیش از یکسال از ۹ آذر ۱۴۰۱ تا نیمههای نخستِ سالِ ۱۴۰۲ مقاومت کردند و اکنون نیز، در پیوند با رزم جاری زنان و دختران در جنگ داخلی تحمیلی کنونی که از روز چهارشنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۳ (۳ آوریل ۲۰۲۴) به فرمان علی خامنهای با رمز «خدای دههی شصت» به ۵ نیروی سرکوب در سراسر ایران، در پیوند با نیروی کار و چرخهای تولید، ترانسپورت، انرژی و برق و آب، از معادن مس و طلا، ذغال سنگ و آهن و پولاد گرفته تا نفتگران، کارگران پروژهای و پیمانی در کنگان و عسلویه، ماهشهر و همهی دریاچهها و منابع نفت و گاز، از پتروشیمی گرفته تا نیشکر هفت تپه و کارگران شوراگرا و مجمع نمایندگان آن، دوشادوش میلیونها کارگرِ بخش فرهنگی، معلمان، پرستاران، صنعت حمل و نقل و همهی عرصههای تولید و کار و کارگر و دانشجویان و اتنیکهای زیر ستمهای چندگانه، خلقهای بلوچ، کرد، عرب، ترکمن، ترک و آذری و همه ستمبران.
برگذاری جشنوارهی روزجهانی کارگر در بندهای اوین، از سوی زنان و مردان اسیر، پیامی است از دژ مقاومت؛ و همزمان، بیدار باشی است به اکونومیسم سیاسی نیز، از سوی پیشاهنگان و پشتیبانان راستین طبقه کارگر، فعالین جنبشهای کارگری- سوسیالیستی و رهاییبخش، کههمهی اوینها، دیوارها و دخمهها و چوبههای دار و شکنجههای مخوف، در برابر اراده و روند انقلابی جاری، سرانجامی جز سرانجام ِ باستیل ۱۷۸۹ فرانسه و پایانی جز ویرانی و فروریزی و تسلیم ندارند.
تکیهگاه حکومت فاشیستی گرفتار درگرداب بحرانها، دیوارهای اوین و دشنه و دار و دین و نیروهایی سراپا لزران و فاسدی است که بازدارندگیهای خود را از دست داده است. تکیهگاههای حاکمیت آیهها و اذانهای مرگ و الاهیات سیاسی و شب و دشنه، که اینک به قلب و پهلوی خود فاشیسم فرو میروند؛ پایان همهی جباران تاریخْ چنین است. در چنین شرایطی، فاشیسم حاکم، با تمام جباریت خود، در برابر ارادهی انقلابی، همانند دیوارهای برفی در برابر موجهای مقاومت جنبش، در حال ذوب شدن است.
عباس منصوران
۱۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳/۶ می ۲۰۲۴