سازشکاری و رفرمیسم آقای اسانلو در جنبش کارگری تعجبی ندارد ـ احمد بخردطبع
واقعیت اینست که جنبش کارگری ایران با آنکه در برابر نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران، در اعتراضات مداوم قرار دارد و با آنکه نزدیک به یک قرن است که از تجارب مبارزاتی برخوردار است و با آنکه امروزه به مثابه ی یک طبقه ی پیشرونده در سطح اجتماعی تظاهر می یابد و از دیدگاه معیارهای طبقاتی سرآمد در منطقه ی خاورمیانه است، ولی با این همه اعتراضات کارگری و پیشرونده گی طبقاتی، نه بمثابه ی طبقه ای برای خود، بلکه بعنوان طبقه ای در خود است، زیرا هنوز به تشکل های مستقل گسترش یافته و سراسری دست نیافته است و در فقدان نهادهای بزرگ کارگری که در چارچوب جنبش انقلابی عمل می نمایند، بیش از بیش رفرمیسم در آن دست و پا می زند. در چنین شرایطی مبارزه ی طبقاتی عمیقن دشوار است و مقوله ی “آزادی های اجتماعی” و یا به عبارت دیگر “دموکراسی بورژوایی” (که در حقیقت وجود ندارد) بوسیله ی رهبران خود فروخته، اذهان ما کارگران را منحرف می نماید و با پول سرمایه داران به فریب کاری مشغول می شود.
منصور اسانلو فقط یکی از آنهاست و او تنها نیست. حتا در همین خارج از کشور، بعضی از کسانی که خود را فعال کارگری می دانند، در زمره ی اسانلوها محسوب می گردند. کسانی که هم به میخ می کوبند و هم به نعل. کسانی که هنوز در رویاهای انحرافی بسیار گذشته غوطه ور می باشند و یا به دو مرحله ای بودن انقلاب می اندیشند و در توهمات دموکراسی بورژوایی سیر می نمایند و طبقه کارگر را در برابر سیستم سرمایه داری قربانی می سازند. کسانی که هنوز در ارتباط تنگاتنگ با نیروهای ضد انقلابی باصطلاح چپ قرار دارند، حامل تفکر رفرمیستی یعنی اصلاح طلبانه ی کارگری می باشند.
شرایط مبارزاتی برای نیروهای انقلابی سخت و دشوار است و نیروی سرمایه و امپریالیسم در همه جا به توطئه نشسته است و حتا برگزاری بعضی از همایشات را برای اول ماه مه در همین غرب، یعنی اروپا و کانادا لغو می نماید. در نتیجه فعالین کارگری انقلابی و نیروهای بالنده اجتماعی که در راستای قدرت گیری طبقاتی کارگری می رزمند، وظیفه ی بس سنگین و نبردی عمیقن دشوار را در دل جنبش کارگری احساس می نمایند. به خاطر همین وضعیت بوده است که در 21 اسفند 1391، مقاله ی “اسانلوها در بستر آلترناتیوهای امپریالیستی” را نگاشتم و رابطه ی محتوای مصاحبه ی اسانلو را با تلویزیون رها و با آقای امیر حسین جهانشاهی را طرح نمودم که در این میان نظریه ی آقای “برنارد هانری لوی” صهیونیست جنگ طلب و شناخته شده ی یهودی تبار فرانسه را آوردم که مطابق با گفته ی ایشان تلویزیون رها و آقای امیر حسین جهانشاهی را از قبل بخوبی می شناخت و افکار عمومی را از طریق مجله ی پر تیراژ “لو پوئن” به حمایت از اسانلو فرا می خواند.
حتا زمانی که آقای اسانلو در زندان جمهوری اسلامی بسر می برد و در هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد نقش اساسی داشت، سیاست های سازشکارانه وی با بورژوازی و نظام سرمایه داری افشا میگردید. به عنوان نمونه به مقاله رفیق حسین مقدم بنام “تاملی بر نظرات رفرمیستی آقای منصور اسانلو” که در اول مرداد 1386 نوشته شده بود اشاره ای می نمایم. رفیق حسین مقدم می نویسد: “من با دیدگاه آقای اسانلو از بهمن ماه سال 1385 بعنوان تفکری رفرمیستی که در سازش و مماشات با سیستم سرمایه داری و تثبیت حاکمیت جمهوری اسلامی بدام جناح اصلاح طلب افتاده مرزبندی روشن داشتم… بنظرم منصور اسانلو را در کنار محمود صالحی قرار دادن، که یکی نماینده رفرمیسم و سندیکالیسم در جنبش کارگریست، یعنی سه جانبه گرائی و سازش با بورژوازی را تبلیغ و ترویج می کند و آن دیگری را که نماینده رادیکالیسم جنبش کارگریست و در مبارزه با سرمایه و سیستم سرمایه داری، مرزبندی با سه جانبه گرائی دارد، اصولی نیست… “.
اینها ثابت می کند که آقای اسانلو همواره طرفدار نظام سرمایه داری در جنبش کارگری بود و در تلویزیون اندیشه، کمک های بزرگ مالی بورژوایی به اسانلو در رابطه با کارگران زمانی سرازیر میشود که به گفته ی اسانلو؛ باید از “نگاه های بسته ی طبقاتی” خارج شویم و یا اینکه کارگزار تلویزیون اندیشه اظهار می دارد که: “کارگران هیچ چیز نمیخواهند جز حداقل زندگی، جز حداقل آزادی”. خیر؛ برخلاف نظریات آنها و نیز بر خلاف رفرمیست های بورژوایی که به ویژه در خارج از کشور به دنبال منافع امپریالیستی سیر می کنند، مبارزه طبقاتی است و رویارویی دو طبقه ی اجتماعی جریان دارد و نیز کارگران حق خود را مطالبه می کنند و دقیقن به همین علت است که در بستر مبارزه ی طبقاتی قرار می گیرند تا با گسستن زنجیرهای برده گی، دنیایی را بدست آورند. این مرزبندی روشن بین جنبش انقلابی کارگری در برابر رفرمیسم است. مبارزه ی فعالین انقلابی کارگری بسی دشوار است، بنابراین باید با مرزبندی کامل و قاطع در برابر سازشکاری ها، پرچم مبارزه ی طبقاتی را علیه اسانلوها حفظ نمائیم و وحدت و اتحاد را در چنین زمینه ای فراهم سازیم.
28 اردیبهشت 1393 ـ 18 مه 2014