بیانیه جمعی از فعالین کمونیست داخل و خارج
در سالهای اخیر خبر خودکشی تعدادی از پیشمرگان سازمان زحمتکشان عبدالله مهتدی موجب واکنش احزاب، بسیاری از فعالین سیاسی و انسان های آزادیخواه بوده است. اخبار مبنی بر خودکشی که در اساس ترور و كشتن مخالفین سیاسی توسط سازمان زحمتكشان عبدالله مهتدی بوده، به وسیله فعالین این جریان و از کانال های مختلف رو به جامعه منتشر شده است. افراد نامبرده ذیل کسانی هستند که خبر خودکشی آنها منتشر شده است: سید آپو حسینی، نینا محمدی، شورش عزتی “شاهو”، بهار محمدی، وحید احسانی، جهان بهزادپور، شاهو حاتمی، امید سنه، احمد بانه، شادی مریوان، امید احمدی، و غیره.
در این موارد کسانی از وابستگان و نزدیكان آنها، و یا از فعالین سازمان زحمتکشان مهتدی ڀیدا شده، و اعلام كرده اند که تعدادی از این افراد به دلایل سیاسی و مخالفت با رهبری این جریان به قتل رسیده اند. در اثر پیگیری و فشارهای خانواده آپو حسینی، مقامات قضایی و پزشک قانونی در کردستان عراق، قتل عمد را تائید کرده و دو نفر از مسوولین نظامی و امنیتی جریان زحمتکشان به جرم قتل عمد به دادگاه احضار شدهاند.
ناپدید شدن سمکو بنفشی یکی دیگر از پیشمرگان حزب زحمتکشان و تحویل وی به دستگاه های امنیتی اقلیم کردستان و عدم اعلام آن به خانواده او یکی دیگر از برگهای سیاه این جریان است که اخیرا خود سمکو بنفشی هم درباره آن به افشاگری پرداخته است.
فرستادن چهار پیشمرگ این حزب (محسن مظلوم، وفا آذربار، هژیر فرامرزی و پژمان فاتحی) و دستگیری و شکنجه و اعدام آنها در بهمن ماه ۱۴۰۲ هم از جمله موارد قربانی کردن انسان ها برای جلب اعتبار برای خودشان است.
حمله به اردوگاه کومله و اقدام برای کشتن رهبران کومله، طرح ترور رهبران و کادرهای حزب حکمتیست در کردستان عراق که توسط شورش خراسانه افشا شد، و حتی حمله به رفقای سابق خود و کشتن دو پیشمرگ به نامهای سامان ابراهیمی و هیوا صادقی در اردوگاه سازمان زحمتکشان رضا کعبی نیز بخشی از پرونده سیاه و جنایات سیاسی حزب عبدالله مهتدی – ایلخانی زاده است.
ماهیت حزب زحمتکشان مهتدی از ابتدا تا به امروز بورژوایی بوده و مناسبات بورژوایی در آن حاکم بوده است. ساختار آن هم ساختاری هرمی و اعمال اندیشه و اراده از بالا به پایین است ( این ساختار در تمام احزاب قابل نقد است اما در این مقال نمیگنجد). در این ساختار حزبی، ماهیت وجودی انسان ها تبدیل به ابزار شده است. در این ساختار، رأی رهبری رأی حاکم است، و نیروی موجود در این حزب باید تابع و مطیع بیچون و چرای رهبری باشد. بینش و اندیشه سیاسی اعضاء تهی از آگاهی، و عمکرد آنها پیرو اراده صرف رهبری است. در این مناسبات منطبق بر مناسبات بورژوایی، آگاهی، اراده و آزادی محلی از اعراب ندارد و از انسان ها سلب میشود؛ بنابراین اعضاء و پیشمرگان ناخواسته پیرو و مطیع رهبری میشوند.
در حزب زحمتکشان، عبدالله مهتدی خود را وکیل و وصی مردم کردستان میداند! او بارها در تریبونهای مختلف خود را نماینده مردم کردستان معرفی کرده، به موعظه و خطابه پرداخته و از زبان مردم کردستان سخن گفته است. عبدالله مهتدی بارها برای ائتلاف با رضا پهلوی و جلب نظر کارمندان درجه چندم وزارت امور خارجه آمریکا به آمریکا سفر کرده و به نمایندگی از مردم کردستان به مجیزگویی پرداخته و از آلترناتیوهای مختلف مد نظر غرب تمجید کرده است.
باید از عبدالله مهتدی پرسید:«کی و کجا مردم کردستان شما و یا سایر رهبران اپوزیسیون را به عنوان نماینده خود انتخاب کردهاند؟! در چه پروسه آزادی، از مردم برای انتخاب شما سووال شده است؟! شما در کدام پروسه ارتباط و مبادله فکری و سیاسی با مردم کردستان به اصلحیت آلترناتیوها پی بردهاید؟! دقیقا برای ائتلاف با رضا پهلوی و سایر اپوزیسیون راست با چه کسانی از این مردم تبادل نظر کرده و به نتیجه رسیدهاید؟!
واقعیت این است که حزب زحمتکشان به رهبری عبدالله مهتدی از طرف مردم کردستان به عنوان نماینده شناخته نشده بلکه از نظر ناظرین خارج از این تشکیلات، حزب زحمتکشان مهتدی از درجه اعتبار سیاسی ساقط است و آن را نه یک حزب سیاسی متعارف بورژوایی بلکه یک باند مافیایی و فالانژ میدانند.
ما مجموعهای از کمونیستهای داخل و خارج کشور بنا به وظایف خود، و مسوولیتی که نسبت به جنبش کارگری و کمونیستی و مبارزات مداوم مردم کارگر و زحمتکش احساس کردیم، این بیانیه را رو به مردم آزادیخواه و برابریطلب منتشر کردیم تا حضور قیممآبانه عبدالله مهتدی و استفاده ابزاری او و حزب زحمتکشان از پیشمرگان و فعالین را دوباره یادآوری کنیم و با یاری مبارزین به این دور باطل در حد توانمان خاتمه داده، و مانع از تداوم سیاستهای زیانبار و اعمال شنیع حزب زحمتکشان به رهبری عبدالله مهتدی شویم.
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
۱ مارس ۲۰۲۴